مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

حسادت در دختران ..... در تکمیل پستی از آشناهای مجازی

(این پستو در حالی می نویسم که فردا ظهر امتحان میانترم دارم و صفحه ۴ کتابم و در کمال تعجب تازه متوجه پست مورد نظر شدم )

میگن حسادت تو دخترا جوریه که اگه از شخصی از جنس مخالف بدشون بیاد و ببینن کس دیگه از هم جنساشون به اون شخص جنس مخالف علاقه داره ناخودآگاه به اون شخص علاقمند میشن و دقیقا واسه همینه که میگن هیچوقت غیرت یک‌ مرد و حسادت یک خانم رو تحریک نکنید _ هر چند به شوخی  _

من خودم  احساس میکنم موقع به وجود اومدن این حسّ ناخواسته _ میگم ناخواسته چون چندان هم ا رادی نیست _ حتی ممکنه منطق هم کار نکنه و رگه هایی از خشم و ناراحتی رو در جنس ظریف داستان شاهد باشیم  ؛ حالا چه دقیقا همون زمان بروز کنه و چه بعد از اون زمان !

 بله احساسات و حس دوست داشته شدن بدون رقیب  ، از طرف خانم ها جزو أهمّ های زندگی هستن ؛ حتی اگه خودشون منکر این قضیه بشن ... 

که فروغ فرخزاد در این زمینه شعری داره که میگه :

... « شاید این را شنیده ای که زنان 


در دل ” آری و ” نه “ به لب دارند ... »

 

به وضعی دچاریم ...

.

.

.

که هم میترسیم بمیریم

هم  دیگه دلمون نمیخواد زندگی کنیم

احساس میکنم ...

در مورد دانشگاه ، 

یکم انتقادی تر بودم ...

شایدم عادت کردم نمیدونم ...

و الان مشکلات کمتر شده

البته من اخیرا یه هفته دانشگاه نبودم .

بگذریم

از آواتار هام راضی هستید ؟

ساعت پنج عصر !

21 روز قبل

ابد و 1 روز 

.

.

.

از کدوم موقع اسم فیلما اینجوری شد؟!

سلایق نویسنده ها چقد شبیه هم شده عصن همینجور آدمو جذب خودشون میکنه و این اشاره داره به تاثیر اسم بر جذابیت :|

اسمایی که من برای کتابای نانوشته م انتخاب کردم اینجوری نیست! بنظرم اسمی که تخیل آدمو درگیر کنه و در انسان عاطفه ایجاد کنه بیشتر از چنین اسمایی نویسنده رو به مقصودش نزدیک میکنه 

نظر شما چیه؟



کاش پخته تر می شدیم و کمتر گناه می کردیم ...

.

.

.

تا به جای اینکه « جسارتمون » بیشتر بشه 

# اعتماد به نفسمون  

 بیشتر می شد  ...

شما هم مث من ...

.

.

.

وقتی چیزی آزارتون میده و کاری از دستتون بر نمیاد ...

میگیرین میخوابین ?

منظورم اینه که به خوابیدن گرایش پیدا می کنین ?


___________________________________________

هیچ دلیلی برای بخشیدن عامل  ناراحتیام

وجود نداره ...

و این ریشه ها و ناراحتی ها ،

 " تا جایی که نمیدونم " 

با من میمونه ...

و منو آزار میده !

کی به کیه ... 



بد شانسی یعنی …

وقتایی که محکمی فکر کنن ضعیفی ،

و وقتایی که ضعیفی ...

به نظرشون محکم بیای !



____________________

و من محکم ضعیفم …


کاش …

.

.

.

کاش 

بعضی 

حرف ها 

،

واقعی 

بود 

!

.

.

.

« زندگی در لحظه ... »

چیزی که [ اکثر اوقات ] با « آینده نگری » منافات داره . . .





حالا می فهمم ...

حالا می فهمم چرا دلم نمیخواد در مورد جغرافی فرصت جبران به خودم بدم

علتش 《 خوندن بخاطر نمره 》 ست ... !!!

چیزی که هر وقت اتفاق می افته نمره خوبی نمیگیرم ...

پس بذار توجیهم همون 《 اشتباه خوندن 》باشه

.

.

.

[ ولی می خونمش ... ]