مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

التماس دعا

- چه شده؟! چرا انقدر بیتابی؟!

 + خالد، تو حارث را میشناسی؟! 

- کدام حارث؟!

 + حارث بن سجیه! 

- حارث بن سجیه .. نمیشناسم ، کیست؟!

 +‌ حارث، همانیست که #بساط_شرابش هر شب بپا بود. همانیست که بر #صورت_علی در جنگ آب دهان انداخت. حارث همانیست که به #شانهٔ_علی ضربه ای وارد کرد که تا همیشه زخمش باقی ماند

 خالد!‌ او همانیست که سی سال پیش برای سوزاندن درب #خانه_علی هیزم آورد و در میان ناله فاطمه قهقه میزد!

 - نمیفهمم، از این دست دشمنان علے کم نیستند! چه چیز تو را چنین بیتاب کرده ربیع؟!

 +‌ تو هیچ میدانستی علی در مقابل این همه نیشی که حارث به او زد چه کرد؟!!!

 -‌ چه کرد؟!

 + خودم با چشم های خودم دیدم خالد! تا همین چند روز پیش که آخرین روزهای عمرش بود .. هرگاه حارث را میدید ،‌ به رویش لبخند می زد و میگفت سلام حارث ! حارث نیز با خشونت به او می نگریست و میگفت تو اسم مرا از کجا میدانی؟!

 -‌و علی چه می گفت؟‼️ 

+‌ می گفت .. #من‌نام‌تمام‌کسانی‌که‌باحب‌به‌علی‌بمیرندرامی‌دانم!!

 -‌ حارث مگر #محب_علی بود؟!حارث که اگر زورش می رسید علی را در دم میکشت!

 +‌ من هم همین را می گفتم ، هرگاه میدیدم علی چنین می کند، با خود می گفتم علی هم گاهی حرف هایی میزند که آدم شاخ در میاورد ! اما .. باورت نمی شود خالد ...

 -‌ حرف بزن دیگر ! چه بر سر حارث آمد؟! 

+‌ حارث وقتی فهمید ابن ملجم #فرق_علی را با ضربت شمشیر شکافته،سرگردان در کوچه های کوفه بدنبال کسی می گشت که جانش را بگیرد،گویی از این زندگی خسته شده بود ..اما هیچ کس قبول نکرد

 -‌ و بعد؟!

 + رفت به #خانه_علی، همین چند روزی که علی در بستر بود .. ر

اهشندادند اما علی گفت بگویید داخل بیاید، حارث داخل رفت .. نمیدانم بین او و علی چه گذشت... فقط دیدم وقتی حارث بیرون آمد دیگر آن حارث نبود!! سجده می کرد و توبه می کرد، ناله می زد و اشک می ریخت... باید میدیدی خالد...

 - علی از کجا میدانست حارث با حب به او میمیرد!

 +‌ من نمیدانم خالد! فقط میدانم #علی‌رادیرشناختم !

- ربیع .. می گویند #ابن_ملجم وقتی علی داشت نماز صبح میخواند ، به فرق سرش ضربه زده ... ربیع... #مگرعلی‌نمازهم‌می‌خواند؟!

+‌ چه می گویی خالد! من می گویم علی از سی ، چهل سال بعدِ حارث خبر داشت!‌ غیر از این است که با خدایش سَر و سِری دارد ؟! کم خودت را گول بزن !!وای بر ما .. چه کردیم با علی ..

 -‌ چه کردیم با علے؟! درست است که مقابل دشمنانش در نیامدیم ، اما به روی او شمشیر هم نکشیدیمـــ

 + آری #سکوت‌کردیم و این از شمشیر کشیدنــ بر علی هم بدتر استـــ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد