مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

فردا به دیدنت میام ...

.

.

.

هنوز صدات تو گوشمه ...

و یادت که می افتم بغض میکنم ...

اکرم شال سبزتو با خودش برد

سر سفره ناهار روز سومت _ که از گلوی هیچکس پایین نرفت _ 

افسوس خوردیم که کاش اون روز روز عروسیت بود و ناهار ختمت ، غذای عروسیت ...

امروز دو بار چشمام پر اشک شد بخاطرت ...

امیدوارم همونطور که مادرت خواب دید جای خوبی داشته باشی .

شب اول قبرت سر درد بدی شدم که بیشتر از پنج ساعت طول کشید

فردا عصر به دیدنت میام.