مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

شمه ای هم از فلسفه ...

خدا چرا جهانو خلق کرد ؟ فلسفه زندگی کردن ما آدما چیه ؟
« ما همیشه در معرض امتحانیم و هر کس به اندازه ایمانش امتحان میشه » ... و این یه باور همگانیه
خداوند عادله و جای هیچ شکی نیست
و « ما آفریده شدیم تا لیاقتمونو نسبت به بهشت رفتن یا نرفتن نشون بدیم »

ولی آیا همین کارو می کنیم ؟

« عدم وجود عدالت خدا » ...

چیزی که امروزه به دلایل زیادی ذهن خیلیا رو به خودش مشغول کرده ...

ارتباطی هم که معمولا با این موضوع قائلن ، بحث افراد سوء تغزیه ای آفریقا و بعضی از کشورای عقب مونده ( = همون کشورای در حال توسعه ) ست ...

ولی آیا واقعا اینکه مردم آفریقا اینقدر فقیرن معلول « بی عدالتی » خداست ؟ یعنی همون ویژگی ای که از خداوند سلب شده ، درسته ؟

آیا باید انتظار داشته باشیم با شرایط موجود ، از آسمون « نون و آب » بباره که عدالت برقرار باشه ؟ ( = تنها چیزی که میتونیم انتظار داشته باشیم )

من و تو و توده ما ، نقشی در « عدالت » نداریم ... ؟

اصلا علت فقر مردم آفریقا چیه ؟ این خواست ابدی خداست ، چیزیه که براشون فایده ای جز سختی و درد و نهایتا مرگ نداره ؟

 نمیتونه فقط خواست استکبار جهانی باشه ... ؟

میگن آمریکا مازاد محصولات کشاورزیشو ریخت تو دریا ! خب چرا صادرشون نکرد به آفریقا ؟ مگه خدا حق انتخابو به آمریکا نداد ... ؟

وقتی ما مسلمونا همه معتقدیم که روزی منجی عالم ، دنیا رو پر از عدل و داد می کنه ـ کاری که انجامش از حیطه قدرت خدا بعید نیست ـ خنده داره اگه معتقد باشیم چرخ دنیا از همون ابتدا باید بر محور عدالت بچرخه ( با احتساب اینکه عدالت خدا چیزی نیست که ما انتظار داریم ... روز حساب ولی حق هیچ کس به ـ حتی اندازه یه جو ـ پایمال نمیشه  )
آمریکا و کسایی که می تونن کاری بکنن بدون شک جواب گو خواهند بود ...

و لازمه این « جوابگو بودن » چیزی به اسم « قانون » ـه ...

آیا وقتی یقین داریم [ که دنیا سازنده ای داره و ] دنیا سراسر بر پایه قانونه ، کافی نیست برای اینکه ادعا کنیم خداوندی که وجود داره هم قانونمنده ؟

اگه بهشت و جهنمی نداشته باشیم یکی از بدترین چیزا اتفاق می افته : « بی عدالتی محض »

اون وقت من نوعی که این همه گناه کردم با کسی که حتی فرصت یا زمینه گناه کردن هم نداشته ! فرقی ندارم و باور و پذیرش این چیز بی اساس [ که از قانون پیروی نمی کنه ] ، حتی برای من [منی که الان به چیزی که در انتظارمه مطمئنم ] هم مفید نیست ...


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همیشه فکر می کردم منی که سختی نکشیدم حتما آینده ای پر از مشقت نصیبم میشه
ولی بعدا با اعتقاد به اینکه : « خوب بودن » با وجود « نعمت کافی » مشکل تره ! دلمو آروم می کردم و با خودم می گفتم یه روز از امکانات و ثروت و حقوق احتمالیم برای بقیه هم استفاده می کنم و حمایتشون می کنم ... ( نقل به مضمون یه حدیثی داریم که میگه ثروت افراد ثروتمند ـ حتی اونایی که از دسترنج خودشون صاحب ثروت شدن ـ مال فقرا هم هست ... پس گاهی وقتا چیزای خلاف انتظار از نوع اینجوری هم وجود داره ! )
و اما الان دوباره این « سختی » ـه که از خداوند طلب می کنم
ولی [ فقط ] برای « خودم » ...
.
.
.

 به امید روزی که عدالت گستر فرا برسه

اون وقته که شاهد اجرای عدالت در دنیا هم خواهیم بود

و تنها تا قبل ظهور ، فرصت توبه خواهیم داشت ...