مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

عذری برای ...

مهری پیام داد پیغامتو رسوند ...

خب تو که خبر نداری !

باور کن هنوز لباسای بیرونم تنمه ... و تا الان شامو به تاخیر انداختیم

تا ساعت ده _ ده و نیم منتظر شدیم تا از طرف برادرت خبردار شیم ...

اما نشد و تو نمیدونی. چه فکرایی به ذهنمون رسید !!!

من میدونم بخاطر نیومدنم چه حسی داشتی ...

ولی تو تنها نبودی ! مهری و اینام پیشت بودن ؛

ولی من اینجا منتظر بودم ...

بعدا جزئیاتو برات شرح میدم


____________________________


اینو بدون که :

امشب یکی از بدترین شبایی بود که گذشت ...

درست به همون اندازه سه سال پیش که دیر رسیدیم ... 

هه قرار بود منم از تو و برادرت گله کنم !

 اما شاید این حقو نداشته باشم 

ولی بازم تاکید میکنم که « سعی خودمو کردم » ...

با این همه ، اصل موضوع هیچ تغییری نمیکنه 

و من ،

در آینده این اتفاق ناخواسته رو جبران میکنم

.

.

.

دوست عزیزم ؛

آغاز زندگی مشترکت مبارک ... 


____________________________________________________________

نمیدونم ...

م  شاید شانس وجود داشته باشه و من ازش بی نصیب باشم !!!