مکنونات مکتوب
» بین خودمون بمونه ! «مکنونات مکتوب
» بین خودمون بمونه ! «نظرسنجی
چرا وقتی میای وبم نظر نمیدی !؟(خطاب به دوستان D:)
نظرسنجی
به مکنونات مکتوب چه نمره ای میدی ؟ (فعلا خطاب به دوستان)
نظرسنجی
تخمین رتبه کنکورت !؟ ( شاید یک ریسک بزرگ ! )
-
14.29%
-
07.14%
-
00.00%
-
00.00%
-
07.14%
-
07.14%
-
07.14%
-
07.14%
-
00.00%
-
14.29%
-
07.14%
-
07.14%
-
00.00%
-
21.43%
تعداد رای دهندگان: 15 نفر
این نظرسنجی در تاریخ سه‌شنبه 11 آبانماه سال 1395 به اتمام رسیده است
ابر برجسب
من و دوستان ، من و مسائل روزانه ، من و اتفاقات روزانه ، من و مدرسه ، من و امتحان ، من و دنیای شعر ، زمزمه های من ، من و کنکور ، من و دبیرستان ، من و همسرم ، غمگینم ، من و بازدید کننده های وبلاگ ، من و اطلاع رسانی ، من و تصمیماتم ، من و اعتراض ، من و همکلاسی هایم ، من و ریسک هایم ، من و مناسبت ها ، من و افکارم ، من و فاطیما ، مکالمه های من ، التماس دعا ، من و آمار وبلاگ ، فک و فامیله داریم ؟ ، اندکی ژرف تر ، نظر سنجی ، مکنونات ، در جمع خانواده ، من و غم و غصه ، در وصف حالم ، صفحه آمار ، من و تلگرام ، من و دانشگاه ، مناسبت های فرخنده ، من شبیه کی ام، عشق یعنی ... ، من و مزاج ها ، من و بی انگیزگی ، نشاط ، Sober ، رمان های سوبر ، رمان جن ، رمان ترسناک ، من و وبلاگم ، من و لقاء الله ، برچسب مطلب تو حلقم من و دندونام هکر ، چالش مومو ، من و مومو ، من و دنیای شیرین شعر ، من و وبلاگ ، من و تلویزیون ، از دل برآمد ، کرونا ویروس ، من و کرونا ، من و سن و سالم ، من و تولد همسرم ، من و سریال های کره ای ، توصیه های من ، من و میخ شخصیت ، من و خود شناسی ، من و روانشناسی ، من و تحقیق ، من و اختلالات روانی ، شب یلدا مبارک ، مزاج و کارکرد مغز ، حافظه کوتاه مدت صفراوی ها ، حافظه و صفرا ، من و اینترنت ، من و گرایش به غم ، من و پیشوازم ، من و مسائلی روزانه ، من و شعر گفتن در عالم خواب ، رنگ مورد علاقه و مزاج ، من و دانلود سریال ، من و تاوان سرکشی ، من و انتخاب های اشتباه ، من و نابودی آرزوهام ، عزت نفسی که سر هیچی قربانی شد ، من و دبیر های مهربانم ، ۳ سال گذشت ؟ ، حسرت حس های خوب ، #حباب_سخت ، من و سیاست هایم ، سودا و دوری از خدا ، تهوع صفراوی ، ویژگی های صفراوی ها ، آهنگ گوش دادن و خلط سودا ، بروز خلط صفرا ، من و مزاج شناسی ، من و طب اسلامی ، من و طب سنتی ، من و بداهه هایم ، من و خوانندگان وبلاگ ، من یک صفراوی ام ، من و مزاجم ، من و بغض هایم ، من و انگشتم ، فاطمه فلاح ، صفرا (کف خون) ، طب اسلامی ، معجزات طب سنتی ، درمان بی قراری مفرط ، حجامت ساق پا ، درمان بی خوابی ، درمان بد به خواب رفتن ، صفرای شدید ، درمان صفرای زاید ، حجامت ، کنکور مهندسی برق قدرت ، خان داداشم رسول ، رسول و نتایجش ، من و ضرب دیدگی ، من و شروع تابستان ، وقتی حنّا نا امید می شود ، وقتی حنّا دلش می گیرد ، من و روحیات حساسم ، نقاشی روی سفال ، سالگرد های قمری ... ، سومین سالگرد خواستگاری همسرم ، من و تبریک عید ، برای چه می جنگید ؟ ، سوسک ها از ما بهترن ، امید به زندگی در مردم جامعه ، من و جک و جونور ، چالش match ، دنیای رمان ، من و اشتراک گذاری ، من و دوران دانشجویی ، پست نصفه شبی ، من و تعیین مزاج ، من و خوشحالی های آنی ، من و درخواست کمک ، من و معرق ، سفالگری ، ویدئوهای آموزشی سفالگری ، آموزش سفال گری ، من و یادگیری سفال ، من و اهداف کوتاه مدت ، وزارت ارتباطات ، کاربرد گوگل پلی ، گوگل پلی ، امنیت گوشی ، حذف تلگرام های جاسوسی ، حذف تلگرام طلایی ، محدثه زارعی ، خواهر ، یک آرزوی محال ... ، مکالمات من ، من و دوست هایم ، من و # حباب سخت ، جهل بسیط من و حروم کردن نعمت ها ، شربت گیاه آلوئه ورا ، شربت صبر زرد ، من و شربت آلوورا ، من و انتقاد از وضعیت سیستم بلاگ، من و اصالت خانوادگی ، سلامتی ، نعمت الهی ، من و مادرم ، بهترین بابابزرگ دنیا خداحافظ ، من و اتفاق های تلخ ، در سوگ پدر بزرگم ، من و پدر بزرگم ، من و از دست رفتن عزیزان ، خون دل ، غزل سادات پ ، رمان های روانشناسی ، رمان های غزل سادات پور نسائی ، من و شناخت مزاجم ، وقتی حنّا گواهینامه می گیرد ... بالاخره شوماخر شدم ، من و گواهینامه رانندگی ، من و خواننده های وبلاگم ، خشایار الوند ، نویسندۀ شب های برره ، نویسندۀ قهوۀ تلخ ، نویسندۀ سریال پایتخت ، تسلیت به جامعۀ هنرمندان ، تسلیت به ایران ، علت فوت خشایار الوند ، مرگ ناگهانی خشایار الوند ، تیوپ سواری ، برف، من و ماجراهای گواهینامه ، من و خاطرات روزانه ، من و انتقاد از رمان های آبکی ، وقتی حنّا نویسنده می شود ، من و داستان نویسی ، گروه خونی همسر ، با چه گروه خونی ازدواج کنیم ، ازدواج او با ب ، اخلاق گروه خونی ، با چه کسی ازدواج کنیم ؟ ، ازدواج گروههای خونی ، گروه خونی ab-، گروه خونی ab+ ، من و به اشتراک گذاری ، احساسات یک زن ، موجودات ظریف دنیا ، زن ها ... ، تکمیلیه ، من و سرگرمی ها ، من و پیشنهاد هایم ، مشغله های ذهنی من ، دو نفر درون من اند ، مزاحم پیامکی ، من و دنیای عجیب خواب ، درون مشوش ، مکالمه من و عزیزانم ، پشتیبان های نامرئی ، آخرش پیر میشم از این دغدغه ها ، من و ترس هایم ، درد ، درس خواندن به سبک من ، وقتی حنّا امتحان دارد ، حنّا؛دانشجوی مقطع کارشناسی ، دوران دانشجویی به سبک من ، من و خاطرات آینده ، ................ ، یاد خاطراتم ، زلزله در خراسان رضوی ، میذارمش ، برخلاف شاید نظر فاطمه،به اشتراک نگفتنی ها ، جایزه برای بیست واحد ، رمان شوره زار نوشته معصومه آبی، من و دنیای کتاب ، فاطیمای حساس ، اینم از جواب زرنگی هات! ، ما و زرنگی مان ! ، تیروئید ، جواب آزمایش ، من و نعمت سلامتی ، من ، تنها ، در آستانه فصلی سرد ، در افکارم چه می گذرد ؟ از علایقم ، آرامش بخش ، برای افسردگی ، نوستالژی ، معین ، آهنگ ، الهه ناز ، اسید معده در گروه خونی O ، گروه خونی اوی مثبت ، اسید معده ، اشتها ، تاثیرات منفی اینجانب ! ، من و تاثیرات منفیم ، وقتی حنّا پوست کلفت می شود ، شل صحبت کردن ، سودا مزاج ، سریال های آی فیلم ، نقد سریال ، سریال گمشدگان ، تلویزیون ایران ، من و انتقاد هایم ، ماست ، فیلم ، بخیه ، تصادف ، کادوی تولد ، من و برادرم رسول ، دعاکنید ، به یاد مدرسه ، تلافی عاشق ، خواندن فاتحه ، به خودم و خانواده م ، ما مساوی است با من ، پژمرده شدم ... ، وضعیت من ، خبر خوش برای کارجویان ، اعلام زمان ثبت نام آزمون استخدام استخدامی فراگیر، جزئیات پنجمین آزمون استخدامی، نامردی یعنی ... ، خطر گاز گرفتگی ، نشتی گاز ، من و وب گردی ، متکدی جوان ، تکدی گری ، اولین پست سال ۹۷ ، تکذیبیه ، حرف دل ، ... و سقوط هواپیما ، اعتیاد به مجازی ، بازی های گوشی ، candy crush ، تصویر جان باختگان سقوط هواپیما ، دردناک ، روحشون شاد ، علیرضا جامه ای ، الی الیاسوج المکرمه ، سقوط هواپیما تهران _ یاسوج ، بلیط یه سره ، تهران _ یاسوج ، سقوط هواپیما ، کتابخونه با دوستان ، مهری دوستم ، هدیه ای از طرف مادرم ، من و خرید گوشی ، دزدی از مغازه در روز.روشن ! ، چارشنبه بازار ، حنا مریض می شود ، تبش قلب ، من و برنامه های تلویزسون ، من و علایقم ، خ...خوانی های اسما ، حنّا اعتصامی(!) ، من و کمال گرایی ، من و تفکر راجع به استعداد هام ، و روز های استرس زا ، من و تقویم ، اطلاعیه های سازمن سنجش ، نتایج تکمیل ظرفیت ۹۶ ، ساعد سهیلی ، بدترین فیلمای سینما ، سینمای ایران ، هر روز افتضاح تر در اتوبوس ... ، اگه اسمت مجید باشه برگردی باختی! به یاد اعتماد به نفسی که شهید شد از تلگرام ، اشتباه نکنید ! ، به همسرم نیست ! ، من و نکات ربز ، ایرانی بسازیم ، ایرانی بخریم ، حنّا منتقد می شود ! ، مصداق کهنه می شود دل آزار ... ! قدیمی شدیم دیگه ، من و دوستان نسل جدید ، دوستی های امروزی ... ، فیلتر شکن و معتاد های اینترنتی ، ازدواج ؛ مانع درس خواندن ، اینهمه درس بخوانیم ندانیم ک چه عمیق تر فکر کنیم ، بیایید تجدید نظر کنیم ، گرانی تخم مرغ ، ما پولدارا ، ما لاکچری ها ، عروسی دوستم مریم ، لطفا رمز درخواست نکنید ، معذورم. دوران خوش دبیرستان ، زندگی شخصی فاطیما ، فاطیما و تصمیماتش ، فاطیما و دیگر هیچ ، قطع به ۱۹ سال پیش ، قدم نو رسیده ، تولدش مبارک ، امیرعلی ، مهتاب عزیز ...... ، مون لایت ، دانش فروم و دیگر هیچ ، من و نقاشی ، دردسر ، شلوغ پلوغ ، پر مشغلگی ، شب زنده داری ، بیدار خوابی های من ، من و امیر علی ، کار عملی ، مامای آوازه خوان ! ، مامای بی تربیت ! ، الکی مثلا منم مهمم...! ، دعوت به مصاحبه دانشگاه فرهنگیان من و خدا ، روز دانشجو ، دوستان پر مشغله ! ، من و خرید ، من و زندگی دانشجویی ، من و مناسبت های فرخنده ، من و حسرت های گذشته ، امتحان آزمون عملی تربیت بدنی ، من و مریم ، هم اتاقی ها ... ، من و دوستان مجازی ، ما و خاطراتمون ، اجحاف و دیگر هیچ ، مام دانش آموز بودیم ، یادش بخیر .. ، ولی چقدر معصوم بودیم ؛چقدر ساده، دلم کرفت از مدرسه گفتم .. ، ما ؛ نسل سوخته ، خوزستان ، شوش ، زلزله ، من و نودل ، من و اولین خرید دانشجوییم ، اولین دیدار ، اولین نگاه ، آشنایی من و همسرم ، من و خاطره نویسی ، یادش بخیر ... ، چقدر ساده بودم ! ، سر هیچی با انسانیت خداحافظی نکن دانشجوی ترمک ، من یک ترمک هستم (!) ، برای آشنایان مجازی ، من و بحران های زندگی ، من و درد دل با خودم ، شوخی ، حقه کثیف ! ، من و کشفیاتم ، حقه های تلگرامی ، من و نظریاتم ، من و عادت ها ، آغاز تو ، من و تصمیم های بلند مدت ! ، گواهینامه ، دفترچه های انتخاب رشته ، آغاز یکی شدن ، رمزدومین اسم کاربری فرومم ، سید م . ف ، رقیب درسی قدیمی ، پست ویژه ، رمز اختلاف در دفترچه های کنکور ، گیج شدم ! ، من و سوبر، زندگی من ، من و تابستان ، ......... ، عاقبت خوابیدن بااسترس واضطراب ، ماه رمضون ، من و فکر و خیال ، سالگرد [قمری] خواستگاری ، خواستگاری پارسال ، وقتی گوشی نیست ، زوج فرهنگی ، صمیمی ترین دوستای مدرسه م ، اخبار دست اول ، روزه خواری بخاطر مسافرت ، صرفا محض پست گذاشتن ، لقب های من ، مکلمل پست قبل ، پست مکمل ، همسر نمکدون من ، روم نمیشه رمز بدم ! ، من و کنایه ، من و وفاداری دوستان ، الکی مثلا ، خوبم ممنون ، انا لله و انا الیه راجعون ، کل من علیها فان ، آبگوشت ماه رمضان سحری خوردن مهدی سهیلی من و علایقم دنیای من علت عدم بروز رسانی بموقع ! D من و بازدید کنندگان وبلاگ ، منو ببخش ، تقاضای بخشش ، دوست مرحومم ، من و سمانه ، من و سروده هایم ، معذرت خواهی ، شرح مکتوب ، نا امیدی و دیگر هیچ ، بیچاره من ، من و استرس ، هعی ، جواد آقا ، شوهر خاله ، محمد مهدی ( برادر چهار ساله م ) بداهه نویسی ، روز به روز لاغر تر ، در آستانه بدترین نوروز عمرم ، افسرده شدم ، دلگیرم ، نوش جان ، صبحانه متنوع ، تنوع در صبحانه ، پنیر وابیچ ، صرفا محض پست گذاشتن ! ، انتقاد های سازنده ، ای من بگری ، مباحثه ، ساده لوح بودن ، سادگی ، ساده لوحی ، دانشگاه فرهنگیان ، OCD ، من و وقایع گذشته ، اخبار جدید ، اینم از عاقبت مشغله های ذهنی ، و این یعنی فاجعه ! ، من و فراموشی ، اعتماد کنم ... ، دلم میخواد دوباره بتونم به خودم امیدوارم یه روز فراموش کنم ... ، من و کفاره گناهانم ، حنّا ، تنها ، همه بی خیالن ، من جوش می زنم ، حنّا ؛ مزاحم تلفنی ( ! ) ، من یک مزاحمم ! ، بازگشت به گذشته ، من و خانواده همسر ، پنجمین ماهگرد ازدواجمون ، تقدیمی ، من و دوستان و آشنایان مجازی ، چهارمین ماهگرد ، ماهگرد ازدواج ، حنا ؛ عروس هجده ساله ، غیرت ، من و زهرا ، نیم نگاهی به پست های قدیمی ، من و مطالب وبلاگ ، من و مسائل کوچیک ، مسافرت به مشهد مقدس ، اسما ، باهوش ، ثبت رکورد ، من و خاله عاطفه ، یادگاری ، من و دیگران ، تقویم مکنونات مکتوب ، ع ق د ه ه ا ، ناراحتی های من ، کاظم بهمنی ، مراقب باش ! ، انتخابات ، بعضیا رو نمیتونم حلال کنم خوشبختی یعنی … ، راز های من ، بد نیست بدونید ! ، شوخ طبعی های من ، من تعیین می کنم ، من و مناجات با خدا ، سبک من ، اخلاقیات من ، سالگرد آغاز من ، به خاطر دیگران ، من و معرفی ، من و مهمونی فارغ التحصیلی ، داغونم ولی صبر میکنم ، پست های صریح ، بیزارم از خودم ، اوضاع اصلا خوب نیست ، حنّا و خساست های به جا ! ، من و صرفه جویی ، من و تنبلی هایم ، خاطرات من ، من و سوبر ، هِلپ ! ، درباره من ، من و زبان انگلیسی ، من و گزارش کار ، من و تهدید ! ، انتقام ، نتیجه قرعه کشی ، ژانر ترسناک ، ژانر محبوب من ، سوتی های تلگرام ، فریب ... ، م . امید ، مهدی اخوان ثالث ، من و تعداد نظرات وبلاگ ، من و تاریخ ایران و جهان ، دانستنی های کتب رشته انسانی ، سیصد و شصتمین روز ، اطلاعات عمومی ، فروغ فرخزاد ، تمام می شوم … ، من و مچ گیری ، من و غافلگبر شدن ، من و اسمم! ، فاضل نظری ، سیمین بهبهانی ، من و تاریخ ادبیات جهان ، میکل آنژ ، سوتی های من ، وقتی نه ساله بودم ، من و جشن تکلیف ، به دوستان ، لایک ، عذاب وجدان ، علت ضعف من ، من و ادبیات فارسی ، از ... ، من و همکلاسی ها ، من و نتیجه آزمون ، سرانجام دبیرستان ، من و فارغ التحصیلی ، سافرت به مشهد مقدس ، من و زیارت ، منیر کرمانی ، امتحان دادن به سبک من ، مشخصات ظاهری من ، من و تغییرات ظاهری ، حواس پرتی به سبک من ، آرامش کافی ندارم ، آرامش ندارم ، خونه تکونی به سبک من ، من و گزینه دو ، خود کامه ای بنام « من » ، من و سرزنش هایم ، سبک سری های من ، حنا ؛ حباب سخت ، پدر خوش ذوق من ، اتفاقات ناخواسته ، من و شیوه تربیتیم ( ! ) ، طرد شده ، غرور مثبت ، تغییرات « من » ، حنّا ؛ دختر چهارده ساله ، وقتی « بچه » بودم ... ، راه ، بسته ... رهروان خسته ، ورودی های وبلاگ ، عمل جراحی ، من و بستگان نزدیکم ، تیک تاک زمان ... ، مهلت باقی مانده ، مسمومیت ، روز وداع یاران ، نقاهت ، حنّا ؛ نازک نارنجی ، المپباد زبان ، من و المپیاد ، این منم که می خندم ? ، من و شکست ، سوتی های تلویزیونی ، نکات ظریف ، من و خدمتگزاری به علم ( ! ) ، کاروانی از شعر ، فونت Wing Ding بلاگ اسکای ، مرورگر کروم ، سال 1395 ، من و تبریک سال نو ، معضلات گریبان گیر ، من و موفقیت ، اعتراف های من ، حمید مصدق ، مثل یک جغد ، من و شب بیداری هایم ، استقبال ، من و سوغاتی هایم ( ! ) ، در جمع حانواده ، برگشتن پدر و مادر ، من و خونه داری ، بغض ، من و اعمال شاقه ، اندازه گیری قد به روش سنتی D من و برنامه های تلویزیون ، عدالت خدا ، فلسفه ، من ؛ دختر هفده ساله ... ، ویژگی های ظاهری من ، من و همکلاسس هایم ، روز شمار عمر مدرسه ، رفتن ، قضاوت نادرست ، حرف های بی اساس ، آزمون پیشرفت تحصیلی ، من و سرماخوردگی ، من و مشکلاتی جسمانی ، فعالیت های اجتماعی این جانب ، اضافه خدمت ( ! ) ، وقت استراحت ، اتمام حجت به سبک من ، من و بهانه تراشی ها ، جور دیگر باید دید ، من و امکانات ، من و خوشبختی ، من و اعتماد ، فال حافظ من ، آشتی با منطق ، من و امیدواری ، بالاترین نمره ، من و سرنوشت ، من و ثبت نام ، شعر های پدرم ، پدر شاعر ، شعر ، دست خط من ، معرفی وبلاگ ، 22 ی بهمن ، من و اطرافیانم ، خلاقیت ، کوکو ، من و رنگ روغن ، الکی مثلا خیلی اطلاعات دارم ، من و خود بدهکاری هایم ، روز های آخر ، تکیه کلام ، من و فلسفه ، من و تجربه های زندگی ، من و مشکلاتم ، هیولای کنکور (! ) ، من و مشکلات جسملنی ، من و بروز ناگهانی خلاقیت ( ! ) ، من و گذر زمان ، من و نمراتم ، مختصر و مفید ، من و مشاوره تحصیلی ، من و اشتباهاتم ، لبخند ، من و رشته انسانی ، من و انصراف ، من و لج بازیام ، من و بیخیالی هایم ، من و تدریس خخخ ، من و دل شوره ها ، خاله حنا ، من و ضعف حافظه ، من و رشته مورد علاقه ام ، بین خودمون بمونه ، من و قسمت ، من و مدرسه من و دیپلم ، مکافات عمل روزهای کذایی من و بابام ، # حباب_سخت ، گروه خونی اوی منفی ، من و محمد مهدی ، من و داداش ته تغاریم ، همراه اول ، در راستای سقوط هواپیما ، نگرانی های من ، من و مرور خاطرات ، کاش عاقل تر بودم ... ، من و پیش بینی اتفافات آینده ، من و انتخاب رشته ، ثبت خاطرات ، من و انتخاب ، من و انتقال تجربیاتم ، من و یادآوری سالگرد ها ، در مخیله من چه می گذرد ؟ ، مکنونات مکتوب ، یادگاری های دبیرستان ، یاد ایام ، حرف های عجیب ، پارادوکس های من ، من و آزمون ، کدبانو گری ، گزارش وضعیت ، ما و مدرسه ، من و علوم اجتماعی ، پست های عکس دار ، من و عکاسی ، سالگرد ازدواج ، هیولای کنکور ( ! ) ، بد شانسی یعنی ... ، بداهه گویی ها ، چکیده ، کوتاه و مختصر ، من و شیطنت هایم ، من و شانس ، من و پشیمانی ، مکافات عمل ، من و تغییرات زندگی ، من و دنیای هنر ، حنّا آریانژاد ، من و دانلود فیلم ، ماجرا های من و همراه اول ، من و رمان حباب سخت ، من و دنیای شیرین شعر ... ، من و دنیای فیلم ، )) ، من و خانواده ، پست های رمز دار ، من و معرفی رمان ، انتقام از همراه اول ، بعد از سوختن سیمکارتم...... ، من و گذشته ، ویژگی های مزاج سرد و خشک ، سوختن سیم کارت های همراه اول ، وقتی حنّا مسموم می شود ، من و لقاء الموت ! ، هواپیمای آسمان ، من و افسردکی ، من و بلاگ اسکای ، من و فاطمه ، دوست های دبیرستان ، من و مامانم ، من و آزمون عملی علوم ورزشی ، من و مغازه گردی ، حَنّا ؛ عروس هجده ساله ، سازمان سنجش ، من و گواهینامه ، سالگرد ها ، کنکور 96 ، دغدغه های من ، عید فطر ، خاطرات عید فطر ، حرف های دلم ، پیوندتان مبارک ، تسلیت ، پست یهویی ، گلایه های من ، تبریک ازدواج ، یه خواهرمنداریم ... ، من و آشفتگی هایم ، وقتی دلخوشی ها می میرن ، جوابیه ، عذر تقصیر ، دوستت دارم همسرم ، # از توجهتون ممنونم ، من و کنجکاوی هایم ، ممنونم ، من و فک و فامیل ، یک اس ام اس ، من و ... ، وقتی دلشکسته ای … ، بعضی چیزا بهانه ست ، به خودت ، به خودم ، بیزارم ، مشهد مقدس ، لعنت به یک اردیبهشت ، آموزش به سبک من ، من و جواب گویی ها ، من و فیلم های سینمایی ، کنجکاوی های من ، من و خاله کوچیکه ، من و خرید لباس ، رازهای من ، سالگرد ساخت وبلاگ ، من و افتخاراتم ، وقتی بچه بودم ، مبارکباد ، کتابخانه ولیعصر ( علیه السلام ) من و امتحانات نهایی ، دوازده دی ماه ، داغونم ، من و دنیای مجازی ، حنا ؛ خانم روان شناس ، سوالات فنی ٬ من و انتقاد پذیری ، من و وبلاگ هایم ، من و احوالاتم ، من و انتقاد ، من و عذر خواهی ، من و تجربه های جدید ، تولدت مبارک ، ... ، در نبود مامان ، حنّا ؛ خانوم خونه ، ، بازدید وبلاگ ، عروسی ، من و ناکامی ، من و آزمون پیشرفت تحصیلی ، من و دلخوشی هایم ، من و شرمندگی ، من و انتظاراتم ، من و پدرم ، « دست » نوشته های من ، از نگاه دوربین ، من و خودم ، من و ادبیات عرب ، فلسفه نام گذاری ، وبلاگ های من ، بد شانسی یعنی ، من و غیبت از مدرسه ، من و تجارب جدید ، من و ریاکاری ، من و تجربه هایم ، من و معرفی کتاب ، من و مهمان ، من و حواس پرتی ، من و اهداف زندگی ، روز های کذایی ، من و تدریس خخخ من و تفکراتم ، من و خاطراتم ، اطلاعیه ، من و اطلاعیه ها ، من ؛ از نظر دیگران ، من و اندیشه هایم ، من و نجمه ، من و توصیه هایم ، من و حماقت هایم ، بیرون از محیط خانه ، به ... ، من و دغدغه ها ، من و آینده ، من و دنیای شعر ... ، من و داداش هایم ، من و خوابگاه ، .... ، حنّا ، عروس هجده ساله ، من و اسما ، من و احساساتم ، حرف هایی هست برای نگفتن ... ، من و مسافرت ، دیالوگ های ماندگار ، بداهه های من ، دستمال کاغذی ها ... ، من و بدشانسی ، من و تشکر ، من و فاطمه ، من و بیدار خوابی هایم ، من و آشپزی ، دروس رشته ادبیات و علوم انسانی ، من و مسابقه ، من ، من و بد شانسی ، پست موقتی ، من و برنامه ریزی ، من و خداحافظی ، من و جغرافی ، من و آینده تحصیلی ، من و دوستانم ، تولد ، من و رسول ، من و آشنایان مجازی ، من و دوستام ، من و دنیای رمان ، طنزیمات ، حنّا آریا نژاد ، فریدون مشیری ، من و مشکلات جسمانی ، من و سال آخر دبیرستان ، من و قیل و قال ها ،جدیدترین یادداشتها
همه- نظرات وبلاگ
- شهرزاد یا متین؛ مسئله این است
- نُه ماهه هیچ غزل یا شعری نگفته بودم
- باشگاه رفتن فقط اونجا که..
- باشگاه
- [ بدون عنوان ]
- التماس دعا
- اینایی که انگلیسی تایپ میکننو...
- تست mbti.
- عشق :))
- به : داداشم
- عشق :))
- لعل نفرین گو ...(رمز : رمز آخرین پست رمزدار)
- فروشگاه اینترنتی
- دموی
- روز پنجم قرنطینه ...
- صرفا جهت هیچی
- خب اینم به افتخار رمانایی که از سوبر ( نشاط ) خوندم ...
- من وقتی صفحه اصلی وبلاگو نگاه میکنم:
- اگه میخوای توجه مامان باباتو از دست بدی ...
- فَک
- MOMO
- مامان شما هم ...
- X اگه بفهمه از اسمش به عنوان رمز واسه مطالب وبلاگم استفاده میکنم ...
- #اندر_طلب_دلدار (غزل پنجم) _ رمز : اسم یکی از داداشام
- انقد که دخترا منو بلاک میکنن ...
- #به_سودای_تو ( رمز قبلی رو بزنید )
- با این شعر رسماً شاعر شدم (رمز:اسم یکی از داداشام)
- دومین غزل
- مزرعه عشق (+ شرح نظر خانم سنجری ، معاون مدرسه الزهرا درباره ش که در گروه حضور داشتن و تو پی وی در قالب وویس +خوانش برام فرستادن)
- وبلاگ که نیست ...
- اولین غزل ... نقد لطفا
- بت سرکش
- به:نجمه
- انقد تلویزیون فیلمای تکراری میذاره ...
- ...
- شبا تب میکنم ...
- خوبی کرونا این بود که ...
- بعضی وقتا انقدر متواضع میشم
- باز انتخابات شد و ... :)
- Hi again
- من و سن و سالم
- تولد همسرم ...
- فرزندان هیچکس _ فرزندان بی کس
- گروه کار آفرینان ایران
- بزم شاعرانه (رمز:اسم داداش بزرگم)
- اختلال مسخ شخصیت!
- بداهه
- نفسای آخر امتحانا
- و خداوند غیرت را آفرید ... ( حرف های همسرم پیروی شهادت سردار سلیمانی )
بایگانی
- اردیبهشت 1401 1
- مرداد 1400 4
- خرداد 1400 1
- اردیبهشت 1400 1
- فروردین 1400 1
- بهمن 1399 2
- دی 1399 3
- آذر 1399 3
- آبان 1399 3
- مهر 1399 8
- شهریور 1399 1
- مرداد 1399 1
- تیر 1399 1
- اردیبهشت 1399 3
- فروردین 1399 1
- اسفند 1398 5
- بهمن 1398 6
- دی 1398 6
- آذر 1398 10
- آبان 1398 7
- مهر 1398 5
- شهریور 1398 1
- مرداد 1398 2
- تیر 1398 8
- خرداد 1398 3
- اردیبهشت 1398 18
- فروردین 1398 8
- اسفند 1397 11
- بهمن 1397 6
- دی 1397 1
- آذر 1397 17
- آبان 1397 2
- مهر 1397 5
- شهریور 1397 3
- مرداد 1397 13
- تیر 1397 4
- اردیبهشت 1397 10
- فروردین 1397 3
- اسفند 1396 4
- بهمن 1396 18
- دی 1396 10
- آذر 1396 20
- آبان 1396 8
- مهر 1396 7
- شهریور 1396 12
- مرداد 1396 16
- تیر 1396 14
- خرداد 1396 15
- اردیبهشت 1396 6
- فروردین 1396 3
- اسفند 1395 22
- بهمن 1395 10
- دی 1395 11
- آذر 1395 7
- آبان 1395 6
- مهر 1395 1
- شهریور 1395 11
- مرداد 1395 23
- تیر 1395 59
- خرداد 1395 61
- اردیبهشت 1395 45
- فروردین 1395 9
- اسفند 1394 41
- بهمن 1394 50
- دی 1394 22
- آذر 1394 4
- آبان 1394 13
- مهر 1394 2
- شهریور 1394 1
- تیر 1394 6
- خرداد 1394 1
تقویم
اردیبهشت 1401| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | |||||
| 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
| 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
| 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
| 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
| 31 |
جستجو
آمار : 328320 بازدید
Powered by Blogsky
اختلال مسخ شخصیت!
دیروز به فرمودۀ همسرم ، مأمور شدم ۴۱ اختلال روانی از نت پیدا کنم و تعریفشون رو بنویسم . حالا امروز صبح امتحانم داشتم و اون کار ۲ ساعتی(اونم با ارفاق) زمان برد
حالا کاری به این ندارم و نکته اینجاست که طی این مطالعه و جمع آوری مطالب متوجه شدم به بعضی از این اختلالات دچار هستم:/
مثل «مسخ شخصیت»!
اگه یه تحقیقی راجبش بکنید می‌بینید که همین خودش انواعی داره مثلا مسخ واقعیت و خود مسخ شخصیت
و اما تعریف این عارضه :
احساس گسست و جدایی نسبت به خود یا محیط اطراف و این احساس ممکن است جدید و متفاوت باشد . مثلا ممکن است تجربه خود را با این جمله بیان کنید :« انگار واقعی نبودم و داشتم از بیرون به خودم نگاه می کردم »
مسخ شخصیت : تجربیات غیر واقعی بودن ، جدا بودن یا مشاهده گر بیرونی بودن در رابطه با افکار ، احساسات ، حس ها ، بدن یا اعمال ( مثل تغییرات ادراکی ، درک زمان تحریف شده ، خود غیر واقعی یا فقدان خود ، بی حسی هیجانی و یا جسمانی .
این قضیه در مورد من اینطوریه که من بعضی وقتا که البته به ندرت هم پیش میاد دچار این عارضه میشم که حس میکنم توی یه توهمم ، ینی فکر میکنم در اون لحظه ، اون موقعیتی که توش هستم واقعیت نداره مثلا مثل امروز که بعد از سه روز درس خوندن و کم خوابیدن سر امتحان داشتم به این فکر میکردم که اون لحظه واقعی نیست و تاره .
خیلی وقتام از همسرم اینو میپرسم که آیا : ما واقعا ازدواج کردیم ؟ تو واقعا همون فلانی و آقای XY (اسم و فامیلش ) هستی؟
البته دلیل این پرسشام این قضیه نیست که واقعا هیچی یادم نیست و قاط زدم!
که اون لحظه همه چیزو به شکل یه رویا میبینم که چون حافظه خرابی هم دارم و معمولا جزئیات رو به یاد نمیارم و وقایع گذشته چندان برام پر رنگ نیستن اون لحظه رو سعی میکنم به خودم ثابت کنم و برای توضیح بهتر میتونم بگم اون لحظه مثل زمانیه که یه چیز غیر قابل باور میبینی و از همراهت میخوای نیشگونت بگیره!
و این عارضه در افراد مبتلا به پانیک (وحشت زدگی ) ، افراد مصرف کننده مواد مخدر و حتی افراد سالم هم بروز پیدا می کند!
انشالله یک روز بتونین برین بیمارستان ابن سینا و حجازی مشهد
تمام اختلالات روانی که توی کتابا میخونیم رو به صورت عینی میبینین
وقتی هذیان میگن رو به عین درک میکنین هذیان چیه
یا وقتی مسخ شخصیت توی کتاب دیدین اونجا میبینین یک نفر که مسخ شخصیت شده چه حال و روزی داره و افکارش ب چه شکلیع
برای درک بهتر هر اختلال روانی فقط باید مریضشو دید
ما یک دوره یک ماهه رفتیم مشهد که بهترین کاراموزیم بود
واقعا هر چی توی کتاب خونده بودیم رو فهمیدیم هیچی نیس و وقتی مریضشو دیدیم فهمیدیم علائم یعنی چی
این یه اختلال روانی هست که ممکنه افراد سالم هم گاهی بهش دچار شن.درست مثل وسواس که برای عده ای بخاطر استرس و دقت و این چیزاعارض میشه و برای بعضی دیگه تبدیل به یه صفت ذاتی میشه و اونقدر توشون رسوخ میکنه که باید با الکترو شک درمان کنند.
اسکیزوفرنی یکی از وحشتناک ترین بیماری ها از نظر علائم ظاهری هست
اگر علاقمند هستید تو ابرگروه دانشگاه روانشناسی عضو باشید به این آی دی پیام بدید:
@Psychologistl
اره تمام علائم بیماری های روانی در افراد سالم هم بروز میکنند
مثل ایلوژن ها یا توهم ها یا هزیان ها
ولی خب اینا علائمه و بر اساس معیار باید گف این یک بیماری روانیه
فکر نمیکنم مشکل شما مسخ شخصیت باشه
الکتروشوک هم خیلی وحشتناکه ولی خب اثر درمانی اش هنو اثبات شده نیس
دکتر توی کاراموزی بهمون گف برای بعضیا جواب گرفتیم و برای بعضیا نه
ولی خب ی چیز وحشتناکه بنظرم من که دست و پام میلرزید موقعی ک شوک میدادم ب مریضا
...
اتفاقا مورد های اسکیزوفرن خیلییی زیاد بود
تقریبا توی یک ماه نزدیک به پونزده نفر شرح حالشونو گرفتم ک اسکیزو بودن
مورد های اسکیزو افکتیو ها خیلی جالب بودن
پارانوعید هاشم واقعا جالب بودن
حتی ی مورد های خیلی نایاب مثل سندرم لی لی پوشن دیدیم که واقعا معرکه بود
مثلا توی کتاب مینویسن اینا ادمک میبینن
وقتی موردشو دیدیم باور نمیکردیم
..
بنظرم روان مبحث بسیار فوق العاده ایه و جذابه
منکه واقعا عاشقش شدم
ولی خب مورد های غم انگیز زیادی هم هس
که توی کتاب ها نیس
مثلا رفتار های یکی که رفتار قهقرایی داره رو فقط باید دید
یا یک مانیک رو حتما باید از نزدیک دید ک ببینن چجوریه
روان بنظرم فقط باید ادم بره ببینه تا درک کنه مشکل روانیه چیه
انشالله قسمت بشه بیمارستان های روان مشهدو برین
حتی برای یک دوره کوتاه
چون احتمال داره برای ارشدم روانشناسی بخونم برای کارآموزی امیدوارم قسمت بشه.البته از روانشناسی دکتریشو نمیخوام چون خودمو مقبول نمیدونم
مثالای جالبی بودن
یک کلیپ خارجی از اسکیزوفرنی دیدم که ترسناک بود حالا نمیدونم از چه نوعی بود ولی آدم واقعا میترسید.
افسردگی دو قطبی هم جالبه البته برای بیمار دردآور هست این جالب ها
راستی اینکه اسکیزوفرنی تا این حد شایع هست هم ترسناکه
ممنون از وقتی که گذاشتید
اره بسیار جالب و دردناکه این شیوع
وقتی میبینین همشون یک روزگاری مثل افراد عادی زندگی کردن
اختلالات دو قطبی هم جالبن بخصوص نقاشی هاشون
یک نقاشی میکشن شاد و پر طراوت
یک نقاشی میکشن بسیار افسرده و دلگیر
....
اره اون فیلم رو هم منم دیدم و جالبه همشون اینقدر ترسناک نیستن
مثلا ما دو تا اسکیزوافتکیو دیدیم اینقدر جالب بودن که تا شیش روز میخندیدیم
دو تاشون پیامبر بودن
تله پاتی برقرار میکردن
ایات قرانو تفسیر میکردن ک رسالتشونو ثابت کنن و ازینجور چیزا
دقیقا چهار ساعت هم باهامون حرف میزدن بدون اینکه وقفه ایجاد کنن
بنظرم که تا دکتری ادامه بدین
جای پیشرفت داره
خیلی جالبه ادعای پیامبری هم کردن؟!دلایلی که میاوردن و تفسیرایی که میاوردن منطقی هم بود یا بی سر و ته بود؟ چیزی که با خوندن اینا به ذهنم رسید به نظرتون با اجنه ارتباط نگرفتن؟البته اصلا من دلیل اسکیزوفرنی رو نمیدونم یعنی هنوز تحقیق نکردم.بله با وجود تأهل یقیقنا جای پیشرفت داره
ادعای پیغمبری
تقریبا ۱۷ ۱۸ نفر اونجا ادعای پیامبری داشتن
و ۵ نفر ادعای خدایی
۱۰ نفر ادعای امام زمان و ..
ارتباط با اجنه ... فکر نمیکنم
به قول استادمون میگه ما توی روان درمانی و روان پرستاری اصلا به علت به وجود امدن نشانه ها کاری نداریم
چون علت ها ناشناخته ان
چیزی که مشخصه اینه زندگی طبیعی شون ازشون گرفته شده
ولی نباید ب چیزای ماورایی ربطش داد
چون این افراد قرص ها و دارو هایی که میخورن خیلی خوب جواب میده و تا حدودی از توهم ها و هذیان هاشون کم میکنه
اسکیزوفرن ها موجودات عجیبی ان
از هر اسکیزو ب اسکیزوی دیگ خیلیی شرایط فرق میکنه
ما دو نفر مثل هم ندیدیم
ولی خب چیزی که مشخصه تمام علائم و نشانه های بیماری های روانی
که چندین ساله روش کار میشه
به شکل کاملا واقعی مشاهده میشدن
یعنی هذیان میگفتن به معنای واقعی
بهش یقین داشتن
یا توهم دیداری شنوایی یا لامسه داشتن
یا ایلوژن داشتن
و ...
هر فرد هم با فرد دیگ متفاوت
یعنی یکی میگفت میتونم الان هم اینجا حضور داشتع باشم هم بیرون بیمارستان هم آمریکا
یا یکی میگفت میتونم همتونو غیب کنم
چیزی که توی هذیان مشخصه نمیشه گف بیا این کارو بکن
یعنی نمیشه با بیمار کل کل کرد
چون اون به هذیانش اعتقاد راسخ داره
... ولی بنظرم چند تایی رو ببینین از اینکه فکر کنیم اینا علتش موجودات ماورایی ان میایم بیرون
چون اینا علایم یک بیماریه
مثل سرماخوردگی که علاعمش ابریزش بینیه
شاید فکر کنین اسکیزوفرن بدترین نوعشه
ولی نه
به وسواس میتونه خیلی کشنده باشه
یا یک سو مصرف مواد
یا اختلال دو قطبی
اختلال دو قطبی ای دیدم که چهار تا از بچه هاشو تیکه تیکه کرده بود گذاشته بود فریزر
نه اینکه دست خودش باشه
توهم آمرانه داشت
توهم دیداری داشت
ولی الان که خوب شده بود از عذاب وجدان بازم درمان نمیشد
یعنی توهم دیگ نداره
ولی خب یادش میومد چیکار کرده غرق میشد
در خود مونده بود
...
یا یک سو مصرف مواد به آرتان داشتیم توی حجازی
باباش جراح مغز و مادرش دکترا رادیولوژی بوده ۴۸ سالش بود
۱۵۰ تا قرصو با هم میخورد
جفت پاهاشو میچسبونه به بخاری و پاهاش ذوب میشن
و هنوز هم احساس پشیمانی نمیکرد
و کاملا هم باهوش و اگاه و متشخص بود
یعنی میخام بگم یک اسکیزو خیلی هم میتونه بد نباشه ولی یه بیماری معمولی میتونه تا این حد وحشتناک باشه
.....
تاهل نمیتونه مانع گرفتن دکتری بشه
اتفاقا اونم اینجا پست بذارم که طب نوین برای خیلی از بیماری ها دلیل ارائه نمیکنه.مثلا برای ام اس تنها دلیل قانع کننده و نزدیکش اینه که بخاطر ضعف اعصاب به وجود میاد و طب سنتی دلیل این بیماری رو سرد شدن بیش از حد بدن می‌دونه و مزاج استخون هم سرد و خشکه(سوداوی مزاج ها به دلیل وجود سودا در بدنشون معمولا استخون های کشیده ای دارن.چون سودا یکی از مواد سازنده استخوان هست) که این میتونه دلیلش تحربه استرسهای زیاد و مداوم باشه(مثل مادر بزرگ مادری من که سید و گرم مزاج بود ولی احتمال میدم بخاطر استرس ها و مشکلات روحی اون زمانش بوده که مزاجشونو به سمت سردی رفته)
و جالبه که طب سنتی مدعی درمان ام اس با کندر که مزاج گرم و تری داره هست
یا برای بیماری سرطان
طب سنتی موفق شده با آب درمانی این بیماری رو درمان کنه
و درمورد پی سی که همین الان داشتم تحقیق میکردم ، طب سنتی میگه اگه بچه داخل شکم مادر باشه و مادر در مصرف سردی جاتی مثل ترشی افراط کنه یا مثلا دو تا چیز سرد رو با هم بخوره و ناسازگار باشن(مثل ماست و آبلیمو یا ترشی و ماست چکیده و چیزای ترش و به شدت سرد دیگه)
ولی طب نوین معتقده ممکنه(!) رنگدانه های پوست در کنار تولید خودشون ، یه ماده سمی هم ترشح میکنن و همون باعث از بین رفتنشون میشه
یا خیلی جاهای دیگم میگن دلیل این بیماری ناشناخته ست
جایی هم نوشته بود برای توجیه سرماخوردگی هم شاید طب نوین نتونه یک فرد رو اقناع کامل کنه
اینکه شما میگید استادتون گفتن دلایل مهم نیستن به نظر خودتون واقعا نیستن؟پس چطور میشه اون بیماری رو درمان کرد؟
ابن سینا میگه اگه طبیبی بیماری رو درمان کرد ولی غذای شخص(؟) رو اصلاح نکرد خائن هست
توی طب سنتی داروی عقل هم داریم و این فکر میکنم برای بیماران روانی موثره چون ظاهراً در بروز بیماری های روانی عدم کارکرد مناسب مغز هم دخیله.
چرا نباید با بیمار کل کل کرد ؟ حالا کل کل نه ولی اگه بهش ثابت کنید مثلا نمیتونه اون کار رو بکنه چی میشه؟
داستان اون بیمار دو قطبی واقعا دردناک بود
ولی به نظرتون اون مورد سوء مصرف مواد مشکل مازوخیسمی نداره؟چون فکر نکنم مازوخیسمی های سطح بالا از کاری که با خودشون کردن هیچوقت پشیمون بشن.
جالب بود ولی فکر نمیکنم هیچوقت واقعا علاقه داشته باشم با چنین بیمارانی ملاقات داشته باشم.حالا هرچقدر هم جالب مثل سندرم لی لی پوت .
توی پیام قبلی هم اشتباه گفتم که امیدوارم یه روز از نزدیک ببینم.
حتی همسرمم فکر نمیکنم دل دیدن چنین بیماری های زجرآوری رو داشته باشه.
کل کل کردن با اون بیماران اوضاع بیماری رو وخیم تر میکنه
استادمون بهترین استاد روان مشهد بود
اینکه میگن دلیل بیماری رو نمیخاد بشناسین اینه چون علت بیماری روانی کنش ها و واکنش های مغزیه و شاید مشکل ژنتیکی باشه یا هر علتی
ولی درمان براساس علائم خیلی راحت تر و بهتر جواب میده
شما هیچ وقت از ی فرد اسکیزو فرن نمیتونین سوال جواب کنین و به علت مریضیش پی ببرین ولی میتونین علائمشو ببینین و بر اساس علائمش دارو بدین
....
اتفاقل ما سعی کردیم با چند تا مریض بحث کنیم
یک نفر اسکیزو ک ادعا میکرد میتونه گروهمون رو غیب کنه
استادمون قبلش بهمون گفت ک نگین ما رو غیب کن
اگه میتونی
ما گفتیم استاد مگ چی میشه ازش بخوایم
گف این ی چیز پوچه
نفهمیدیم چی میگه
از طرف خواستیم تو ک میگی مارو میتونی غیب کنی غیب کن
اونم گفت عجی مجی لا ترجی
همین..
هممون واستادیم و نگاه کردیم
گفتیم خب چی شد
گفت غیب شدین الان
گفتیم ما ک هستیم
گفت من غیبتون کردم الان ظاهر شدین باز
....
یکی دیگ رو امتحان کردیم ک گفت پیغمبره
یا تلع پاتی داره با خواننده ها
یا ...
اصلا قابل بحث نیس
چرا؟
چون هذیان یعنی باور و اعتقاد راسخ مریض به چیزی بدون هیچ دلیل و منطق
هنوز این چیزا یک هزارم هذیان های موجود توی اون بیمارستان نبود
دختر مانیک ادعا میکرد فردوسی پور عاشقشه
یا یکی ادعا میکرد داره بهش وحی میشه
و ...
اسکیزوفرنی درمان هم داره؟
طب نوین برای کدوم یک از مشکلات روانی درمان داره؟
بیماران روانی خطرناک نیستند؟
کار کردن توی بیمارستان روان خیلی ساده اس
ساده تر از اون چیزی که فکرشو بکنین
جذاب تر از اون چیزی که خیال میکنین
درسته کار های عجیب غریبی میکنن
یا گاها دست ب کار های خطرناکی میزنن و زدن
ولی بهترین ادمای روی زمین اونجان
خیلی ادمای با شخصیت
ادمای مهربون
ادمای پولدار
ادمای مثبت
ادمای معتقد
زندگی نامشونو ورق بزنین پره از کار های خوب و ...
تحت استرس های این دنیا قرار گرفتن و نتونستن کنار بیان باهاش
بنظرم اگه بیست سال توی اون بیمارستان کار کنین و با اون مریض ها اصلا غم و اندوه شما رو فرا نمیگیره
اونا درمان رو دوست دارن
دوست دارن خوب بشن
دقیقا سر ساعت تمام قرصاشونو میخورن
فوتبال با هم بازی میکنن
نقاشی گیتار پیانو و ...
فوق العاده ان
هیچ وقت دیدتون به یک مریض روان جوری نباشه که بترسین یا نتونین تحمل کنین
چیزی که ترسیم کردید رو تصور کردم.واقعا تصور خوبی بود
فکر کنم لازمه از موضع تصوراتم پایین بیام
با تشکر از شما
درمان داریم تا درمان
خطرناکی هم از مریض ب مریض دیگ تفاوت داره
بستگی به علاعمش داره
مثلا یک اسکیزو پارانوعید که ۳۵ سال بود بستری بود ادعای پیغمبری داشت
اکثر ایات قران رو حفظ بود
بهش وحی میشد
تله پاتی با دنیا ها و کشور های دیگ برقرار میکرد
جزو سازمان مجاهدین خلق بوده قبلا ک توی زندان اوین مبتلا میشه
بسیار آدم فرهیخته و خوبی بوپ
الهاماتشم خوب بود
بستری بود ولی انگار نبود
وسواس به زمان داشت
فشار تکلم داشت جوری که اول صحبتاش اروم و شمرده یهو چنان تند میشد که اصلا و به هیچ عنوان نمیتونستین بفهمین چی داره میگه
بهش میگفتیم یک ساعت صحبت کن
دقیقا راس یک ساعت تموم بود حرفاش
با لباس شخصی بستری بود
تمام پزشکان و پرستاران بهش احترام میذاشتن
اجازه خروج داشت
درمانشو پی گیری میکرد
از جیب خودش برای بیماران دیگ خوراکی و ... میخرید
تمام بیماری های روانی با کوچترین علاعمشو میشناخت
بیماری خودشو میشناخت و کامل توضیح میداد
کوچکترین وقایع گذشته رو با جزییتات و تاریخ و ساعت بازگو میکرد
و ...
این اسکیزوفرنی ب دیگران اسیب نمیزنه
فقط بیماره
ولی خب ی اسکیزوفرن دیگ توهم های آمرانه داره ممکنه خطرناک باشه اگر طی درمان نباشه
ولی در حین درمان اسیب نمیزنن ب کسی
بیماران جانباز که اصطلاحا موجی بهشون میگن
ب شدت تحریک پذیرند و باید موقع شرح حال خیلی مراعات کرد حرفی زد ک نریزن بهم
خیلی جالب بود ممنونم
پیام قبلیتون رو هم تو گروه دانشجوهای روانشناسی ،علوم تربیتی و مشاوره (دوستام)هم به اشتراک گذاشتم
بازم ممنون از وقتی که گذاشتید
خواهش میکنم
انجام وظیفه بود
راستش من فقط به حرف استادم کردم
حاج آقای حسن پور رو خیلیا توی مشهد میشناسن کارشناس ارشد روان پرستاری ان
و چندین ساله بازنشست شدن ولی به عشق بیمار های روانی و دانشجو های پرستاری هنوز میان آموزش میدن
اولین روزی که رفتیم اونجا گفت هر چی که بهتون قبلا راجب این بیمارا گفتن رو به یاد داشته باشین
هر چی که میترسین ازشون و فکر میکنین دیوانه های غل و زنجیر شده ان
یا ...
در پایان کارآموزی هم ببینین چقد دیدگاهتونو عوض میشه به این آدما
بعد خواهشا وقتی رفتین بیرون نگین اینا دیوونه های غل و زنجیر شده ان
اینا به حمایت احتیاج دارن
اینا هم زندگی طبیعی داشتن و اینطور شدن
گفت توی این چند روز من نمیتونم همه چیو بهتون یاد بدم ولی تنها کاری که میتونم بکنم اینه دیدگاهتونو به این بیمارا عوض کنم هز کدومتون که برای دوستاتون بگین اصل ماجرا رو رسالت خودمو توی این حوزه به انجام رسوندم
......
اینکه تغییر دیدگاه ما چ فایده
ولی اکثر ادمایی که بستری بودن قبل اینکه بستری بشن از طرف جامعه طرد شدن
جامعه نابودشون کرده
اکثرشون
وقتی دچار وسواس بودن
وقتی افسردگی مینور داشتن
یا مانیک بودن
یا دوقطبی
اینا توی جامعه ب دید دیوانه بهشون نگاه میکنن
یا اسکیزو ها رو میبردن پیش رمال و جن گیر و میزدنش تا جن بیاد بیرون و ...
این تغییر دیدگاهه لازمه
برای همه
و متاسفانه خیلی توی ایران کم کار میشه روی این قضیه ها
همینکه دیدگاهتون به این ادما عوض شد ارزش وقت گذاشتنو داشت
ممنونم