مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

دیشب بالاخره خاطرات یک سال پیشمو یکی خوند ...

دفتر خاطراتمو که تنها چند برگش به خواست من سیاه شده بود رو به هم اتاقیم دادم که بخونه

هنوز سه برگ از خاطراتمو نخونده بود که برگشت تو صورتم گفت : «حانیه چقد قشنگ می نویسی...»

خوشبختی یعنی ...

بخاطر بارون ، کبوترا بیان کنار پنجره اتاقت پناه بگیرن ! 

.

.

.

و تخت تودقیقا موازی با پنجره باشه ! :)

نودل :/

دیشب با دو تا از هم اتاقیا رفته بودیم پیاده روی ، برگشتنی رفتیم فروشگاه تعاونی..یه جورایی از شیر مرغ تا جون آدمیزاد اونجا فروخته میشد!!

تو فروشگاه چرخ دستی بدست چرخ زدیم و خرید کردیم

آخرای خریدامون بود که تو یکی از قفسه ها نودل دیدم.

یکی از بسته هارو برداشتم و به بچه ها نشون دادم

محبوبه گفت من از اینا استفاده کردم ، خوشمزه ست.

از ماکارانی ه‍م بیشتر دوسشون دارم

با تایید محبوبه ، از هر نوع نودل یه دونه برداشتم ، راضیه هم دو تا برداشت

و حساب من جمعا شد چهل تومن! :/

دیشب که تا سه با بچه ها بازی کردیم و تا ظهر بیهوش بودیم

ظهرم که بیدار شدیم هرکس برای خودش غذا درست کرد

منم نودل گذاشتم .....

بعد از چند دقیقه حاضر شد ؛

ولی خیلی شور بود!

بعد از خوردن غذا ، وقتی به محبوبه جریانو گفتم ، گفت تا حالا همچین چیزی ندیدم ؛ اخه ما تو خونه خودمون مایه شو درست میکنیم!


نکته آموزشی : #نودل_نخرید!

نکته اخلاقی : #به_هیچکس_اعتماد_نکنید!