مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

# مثنوی هفتاد من # ... ( سوتی فیلم شهرزاد… میشه اینطور گفت ! )

وقتی دیروز خانواده داشتن قسمت جدید شهرزادو می دیدن ، شنیدم که یکی از کاراکترا تو صحبتاش ، در حالی که داشت گله می کرد ، خودشو به " مثنوی هفتاد من " تشبیه کرد ... 

در صورتی که این شعر ، همین چند سال پیش منتشر شده ! ( یعنی حدود ۴۰ سال بعد از فرار شاه (! ))

و اما دلیل احتمالی این اشتباه اینه که این شعر ، به اشتباه به مولانا ( مولوی ) نسبت داده شده

در صورتی که شاعر این شعر ، جناب آقای # ناصر فیض # _ یکی از داورای برنامه تلویزیونی # قند پهلو # هستن

هدف از ارسال این پست هم ، صرفا گوشزد کردن همین موضوع بود …

منبع اطلاعات بالا : سایت شعر و سخن


این مثنوی موزون ، با یه جست و جوی ساده در دسترسه


... برگشت من

در یکی از روز ها ،

در میان لاله ها ،

غنچه ای زیبا رو ،

سر بر آورد چون هما ؛


چشم او زیبا بود ،

سینه ریزش اما ،

لکه ای بود سیاه ،


دل او پر غصه ،

چشم او شد گریان

ناز من نیست چرا ،

چون سمن ، چون ریحان ؟


و چرا من هستم ،

کودکی خرد به باغ ...

این چنین بود که فکر ،

بر دلش می زد  "داغ " !


ناگزیر از غصه ،

روی او در هم شد ؛

غنچه خرد به باغ ،

کم کمک سر خم شد


او نفهمید که خود ،

کیمیایی زیباست ،

و نفهمید که مرگ

 ، در همین رویا هاست …

___________________________________

اول از همه ، عذر میخوام که پست بهتری ارسال نکردم

از دوستانی که بدون چشم داشت سر میزنن ممنونم

یه خوشامدم به دوست عزیزم بگم :

نجمه جان

به وبلاگم خوش اومدی ...


بازدید اول مال « مکنونات مکتوب » و بازدید دوم مال « کاروانی از شعر » هست ...

شنبه ۷ فروردین ۱۳۹۵۲۴۵ نفر۲۹۳ بازدید۹۱۰.۳۴ %

245 نفر

293 بازدید

رشد : 910,34%


آدرس  maknunat-e-maktub.blogsky.com




شنبه ۷ فروردین ۱۳۹۵۴۳۷ نفر۴۴۰ بازدید۴۳۹۰۰.۰۰ %

437 نفر

440 بزدید

رشد : 43900,00%


آدرس : sorkh-fam.blogsky.com



دروغم کجا بود ...



نبینم دیگه تیکه    بندازی   ... ( به یکی از دوستان )

سیزده بدر ...

سلام … 

حاج آقایی می گفت سیزده بدر ریشه ش خرافه ست و اگه به نیت " منحوس نشدن " بریم تفریح حتی معصیت هم هست ! ( حالا علتشو نمیدونم … ) 

با این حال چون فردا جمعه ست و بخاطر روز طبیعت نمیشه نماز جمعه رو کنسل کرد ، نماز فردا رو  قراره با مسافت ۱۲ کیلومتر دور تر از محل همیشگی و داخل امام زاده برگزار کنن و حتی دو تا اتوبوسم برای رفت و برگشت نمازگزارا  تدارک دیدن ! 

… حرکت جالبی بود من که پسندیدم  ( Like )

حالا اگه رفتین التماس دعا داریم  D:

تا دیروز ...

تا دیروز دلتنگ بودم ؛

از امروز به بعد دلگیر ...

« نرو از اوج به سمت فرود ... » ( از خودم به خودم )

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

.:: اگه احیانا مطالب وبلاگ براتون خوانا نیست ...

.

.

.

لطفا مرورگر فایر فاکس رو امتحان کنید

ظاهرا مرورگر کروم ، با فونت Wing Ding ـ یعنی فونت انتخابی این وبلاگ ـ مشکل داره

پیشاپیش سپاس

ιllιlı در سایه ایزد تبارک ، عید همگی بود مبارک ιllιlı

سلام دوستان

متاسفانه شارژ نتم دیشب تموم شد ؛

نتونستم پیش از موعد ارسال کنم


این پست مال دیشبه :


شارژ نتم بزودی قطع میشه

سال نو رو مجبورم « پیشاپیش » تبریک عرض کنم

خب سال 94 برای من سال خوبی نبود

ـ نه اینکه ناشکر باشم ـ

چون اتفاقات ناخوشایند زیادی برام پیش اومد

از اینکه این چند ماهه خواننده وبلاگم بودید ازتون ممنونم

مختصر و مفید ... « عیدتون مبارک » !


این شعر زیبا هم ،

تقدیم شما ...


... هرچه را ویرانگر پاییز در هم ریخت ، غارت کرد و برد

هر چه را سرمای دی یک سر به نابودی سپرد

وانچه را کولاک بهمن ، زیر پای خود فسرد ...

باز می سازد بهار !
تار و پودش تشنه ی سازندگی است ؛
در نهادش نیرُوی جان آفرین زندگی است !
با نسیمش هرچه خواهی ،

سبز و سرخ و رنگ و بوست ؛

وین همه آبادی و شادی از اوست ...


بوی جان می آید اینک از « نفس های بهار »
دست های پر گل اند این شاخه ها بهر نثار
چون بهار ای همسفر!

ای راهی این رهگذار !
« همتی سازنده از جان نفس هایت برآر » !


با پیام دلکش « نوروزتان پیروز باد »
با سرود تازه « هر روزتان نوروز باد »
شهر سرشار است از لبخند ؛
از گل ، از امید ...

تا جهان باقی است این آیین ، جان افروز باد !


سال خوبی براتون آرزو می کنم

.

.

.


التماس دعا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


خوش بحال کوهبید ...

درخت سر سبز سرشار از امید


حنــّــا . ج