مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

امتحان دادن به سبک من ! ( اعتماد بنفس تا چه حد ؟! )

امروز امتحان نهایی ادبیات تخصصی داشتیم

از کتابی که با فاطیما از کتابخونه امانت گرفته بودم هیچ استفاده ای نکردم چون بیشترش مال درسای نوبت اول و بخش عروض ( شناخت وزن شعری ) بود که لازم نداشتم

در واقع من _ بخاطر ناقص بودن جزوه ها و نداشتن روحیه مناسب _ هیچ کدوم از درسای نوبت اولو نخونده بودم ( شعرای حفظی ، تاریخ ادبیات و آرایه های نوبت اول حذفی بود و کل بارم چهارده درس اول پنج نمره بود که من به گرفتن حداقل سه نمره ش قانع بودم )

درسای نوبت دومم

از چهارده تا بیست و هفت بود

نه هیچ کدوم از تاریخ ادبیاتا و توضیحات کتابو خوندم

نه معنی هیچ کدوم از متنا و شعرای نوبت دومو ... !

و و چیزایی که خوندم ففط : 

بیشتر خود آزمایی های درسای نوبت دوم بود که خب درک مطلب هم از همین قسمت طرح می شد

و همه کلمات آخر کتاب ( که کمتر از شش صفحه بود )

و البته بیشتر نکته های دروس ( اونایی که عدد گذاری شدن )

شعرای حفظی رو هم که سه تا طولانی بودنو ،

گذاشته بودم آخر کار و خب ... فراموش کردم بخونمشون !

.

.

.

با این وجود ،

تقریبا مطمینم نمره م کمتر از هفده نمیشه

( یک نمره کامل ، شعر حفظی اشتباه نوشتم !!! )

و اما کیفیت امتحان :

خوب بود ؛

ولب تاریخ ادبیاتارو جوری آورده بودن که یه متقاضی معمولی رشته انسانی با کمترین اطلاعات میتونست بهشون جواب بده

مثلا چند و پرند مال کیه ،

سفرنامه جلال آل احمد چیه 

فروید ( از اولین روانشناسان تاریخ ) روی چه نقدی تاکید داره ( نقد روانشناسی ) و ...

مهنی کلمه « حروی » ( ؟!!! ) رو ندیده بودم

نوشتم « آزاده » D: ( با کمترین میزان توجه به معنیش داخل جمله ! )

حرف دیگه ای ندارم جز :

« امتحان عالی بود ! »


حواس پرتی به معنای خاص کلمه ...

امروز به قصد بیست گرفتن از سر جلسه بلند شدم
 غافل از اینکه به بد شانسی بدی گرفتار شدم !
بد شانسی بزرگی به نام « حواس پرتی » ؛
اونم نه از نوع معمولی ...
که از نوع بی سابقه !
.
.
.
و حواس پرتی سر جلسه # امتحان نهایی عربی یعنی ...
معنی کلمه « عثار » به معنی « لغزش » رو « گناه ، پلیدی و ناپاکی » نوشتن
نوع « معرفه » رو نوع « مشتق » دیدن ؛
نوع « جمع » رو نوع « جمله » دیدن !
قسمت  « للمحادثه » # رو « ترجمه کردن » ...
تو قسمت « تحلیل صرفی » ، ننوشتن « نقش کلمه » ...
.
.
.
زندگیم بی نظم تر از قبل شده
و حالا حتی « سر برگ » ها رو هم خالی میذارم ...
« کارت ورود به جلسه رو از مقنعه جدا نمی کنم ... 
_ انگار بخوام با خودم ببرمش خونه ! # _

_____________________________________________________________
۱#. « للمحادثه » یعنی « گفت و گو » ؛
این قسمت از امتحان معادل مکالمه غیر وصل کنید درس زبان انگلیسیه
ما باید این قسمت از تمرینات کتابو معنی کنیم [ از اون جا که در موردش توجیه نشده بودیم میتونیم بگیم جهلمون قصوری بود ! D: ]
۲#. اینجا کارت ورود به جلسه رو نمیتونیم از حوزه امتحان نهایی خارج کنیم
_ و دلیلشم واضحه _