مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

فاطیما بهم گفت با اضطراب نخوابم ...

.

.

.

خیلی خوب منظورشو می فهمم. 

ولی چطور میشه وقتی من حتی با فاطیما و همسرمم ملاحظه میکنم...

مگه من همونی نیستم که اتفاقات روزانه مو با آب و تاب برای بقیه تعریف میکردم؟ 

همونی که دست تو جیب پلیور بلند و کفشای اسپورت همرنگش کوچه ها رو متر می کرد ...  

.

.

چی شد که حنا اینقدر درون گرا شد ؟