مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

وقتی خدا به داد آدم میرسه!!

احساس میکنم دیشب کار کوچیکی کردم که خوشایند خدا بوده

شاید بخاطر اینکه دست از بحث پیامکی با همسرم برداشتم ... نمیدونم

فقط اینو میدونم که خدا خواست یکی مثل آقای مشاور ، کسیکه دیشب خودم از ناچاری بهش پیام دادم و خواستم انتخاب رشته ای که برام ثبت سیستم کرده بودو طوری که من میخوام تغییر بده ...

امروز صبح زنگ بزنه و بگه چیکارش کنم الان؟همونایی رو بزنم که برام فرستادین؟

گفتم داداشم دیشب تغییر داده ...

گفت هیچی عوض نشده بود که!

تا اینو گفت انگار یخ کردم

حرفش قابل باور بود ولی من مطمئن نبودم !

گفتم برای هنرمم زده

گفت نه هیچی نبود

.

.

تو تماس دوم به بابام گفت اطلاعات جدیدش ثبت نشده بوده

من تغییرش دادم ...

خدا رحم کرد چون 

رشته هایی که زده بود ولی من علاقه ای بهشون نداشتمو حتما قبول میشدم.

و اما امسال غیر فرهنگیان ، رشته ها و دانشگاهای دیگه رو هم زدم

البته تو انتخابشون وسواس عمیقی داشتم

اگه اطلاعاتم همونطور ثبت شده میموند ...

ترجیح میدادم اتفاقات بعدیو پیش بینی نکنم!!

.

.

انگار هنوز تحت تاثیر شوکم 

بنظرتون صدقه بندازم !؟

یا ..

.

.

برم داداشمو دعوا کنم ؟

نظرات 2 + ارسال نظر
هستی دوشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 20:13

سلام حنا جونم
خوبی
رتبت چند شد(البته فضولی نباشه ها)
راستی رشتت چیه؟

سلام!
انسانی بودم
اگه خدا بخواد رشته قبولیمو میگم
رتبه م تعریفی نداره

هستی پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 11:04

موفق باشی
منم دوست داشتم برم انسانی ولی به دلایلی مجبور شدم برم تجربی

هنوزم دیر نشده
پی چیزی برو که میدونی استعدادشو داری
ممنون عزیزم شما هم موفق باشی

پی نوشت:
کسی سر این جور قضایا نباید کسی رو مجبور یا زور کنه
چرا به مشاور مدرسه یا مدیرش یا معلمات در رضایت گیری متوسل نمیشی؟
@trans_belief
خواستی تلگرام بهم پیام بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد