مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

پیچکی غمی بنفش را ...

دور داربست چوبی حیات ...

می تنید


خیلی بده که احساس کنی انتظاراتت از زندگی برآورده نمیشه

و آرامش  ... چیزی که همیشه دنبالش بودی !

و در عوض چقدر خوبه که آدم یه عامل محرک داشته باشه ؛

احساس ناکامی میکنم ...



____________________________________  

ساده بودیم و سخت بر ما رفت ...

خوب بودیم و زندگی بد شد

آنکه باید به دادمان برسد ،

آمد و از کنارمان رد شد !

.

.

.


نظرات 2 + ارسال نظر
هستی شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 19:43

پیچکی غمی بنفش را... دور داربست چوبی حیات می تنید
چه زیبا
حس می کنم می تونم پیچک رو درک کنم ......

و جالبتر که شاعر میگه « حیات » ... و نه ... « حیاط »

سعید سه‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 13:02

سلام
چ مطالب غمگین و افسرده ای
قبلنا با این شرایط با کسی مواجه میشدم خروار ها حرف میزدم تا بفهمه در لحظاتش شاد باشه و بتونه شادی ب کسی عطا کنه

امیدوارم بتونین راهی پیدا کنین )به غیر مردن ) به ارامش برسین . و بهترین افراد زندگیتون بتونن از با شما ارامشو تجربه کنن

یا حق

سلام
اون کسیکه میگین رو میشناسم
کسی که دیگه خودش نیست...
بعد از آشناهای مجازی
با کسایی حرف زدم که حرفامو نمی فهمیدن
از شما ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد