ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
... « از گناهانم گریزانم ؛
ولی آن ها به دنبالم
چه خواهم کرد من آخر ؟
چه خواهد کرد پنهانم ؟!
از آن روزی که من رفتم ،
به دنبال خطاهایم
چه رخ داده ست بر من ؟
ــ بر من مفلوک ــ
که هر آیینه می ترسم ؟
... نادانم ؟ نمی دانم !
ولی ای کاش قادر بود
من را نیز بخشاید
ــ نادانی ــ *
ولی آیا
حاضر بود
« دستاویز ، عقلانی » * !؟ »
۸ | ۱۱ | ۹۴
_____________________________
* منظور اینه که کاش « نادانی »
[ مشروط به اینکه نادان باشم ]
بتونه باعث تبرئه من بشه
* اشاره به یکی از آیات قرآن
پاسخگوی انتقاداتتون هستم
.
.
.
این شعر بداهه ضعیفیه که ۸ | ۱۱ | ۹۴ گفتم
این پست ، به صورت چرک نویس در اومده بود تا ویرایش بشه
ولی الان فقط تاریخ مطلبو عوض کردم
پی نوشت :
بخوام شعرو تغییر بدم از کلمه "می ترسم "به بعد حذف میکنم
دستاویز به معنای "بهانه " ست
سلام
بابا این پستا رو به زبون فارسی بنویس آدم یه چیزی بفهمه
واقعا لذت بردم از شعرت ..... خیلی خوب از نادانی استفاده کردی
خیلی ممنون
بح بح استاد
دست راستت رو سر ما جماعت بی ذوق
ولی استعداد از ذوق مهم تره که