مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

امتحان عربی ( پست دوم )

امروز به خواسته یکی از معلما ، رفته بودیم دفتر ، تحت عنوان « کمک » !

خانم اسدی رو دیدم که داره برگه تصحیح میکنه
افسانه پرسید : برگه ها رو تصحیح کردین ؟
گفت « دارم تصحیح میکنم ... »
بعد از انجام دادن کاری که بهمون محول شده بود ، وقتی قصد داشتم برم ، بی غرض ـ و حتی نه از روی کنجکاوی ! ـ از خانم اسدی پرسیدم : « مال منو تصحیح کردین ؟ »
گفت : « آره بیست شدی  ... »
با تعجب پرسیدم : « بیست شدم ؟! ... بیست ... ؟ » ( اصلا کیفیت امتحان یادم نبود :/ )
جواب داد : « شک داشتی ؟ »
... گفتم : « معمولا حساب نمیکنم »
دوباره پرسیدم : « ضریب عربی امسال همون چهاره نه ؟ ( شاید داشتم تاثیر نمره  رو معدل حساب میکردم ؛ کسی چه میدونه ؟!  ) »
وقتی خداحافظی کردم بهم گفت : «
بخونی ******* ( = فامیلم )  ... »
با اینکه نگاهش به برگه ها بود ، برگشتم و مثل همیشه لبخند صدا داری که از روی خوشحالی و تفکر و تشکر [ و شاید نگرانی ] بود بروز دادم ؛ و بازم نتونستم قولی بدم ...

« ولی سعیم رو خواهم کرد »

« و من الله التوفیق
علیه التکلان !
»
 

نظرات 1 + ارسال نظر
Zahra دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1394 ساعت 23:36

روی خود پست نظری ندارم ....

باشه ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد