ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
تو را
در صبحانه موسیقی می جویم
وقتی که به نت های چکیدن آب در لیوانت
خیره است
در لرزش طیاره ها
وقتی به نام تو برخورد می کنند
و تو را نمی یابم
مگر هنگامی که در آینه ها خیره ام
در گردبادی تیره از حنجره ها، سربازان، حاکمان
و سکوت دستش را باز می کند
تا آبی بنوشم که تو تقدیسش کرده ای...
# دوست و همزاد عزیزم !
به یاد آور شبی را که لباس زیبای سفید پوشیده بودی ؛
شبی که صدای تکبیر و شعار مردم کوچه آرایشگاه ـ که آن موقع ها کوچه ما نیز محسوب می شد ! ـ باعث تعجب و خنده ما شد و طنین انداخت روی خلوتی که حاکم بود ...
#
همان شبی که از من دعوت کردی به جشنتان بیایم ؛ اما من نیامدم !
همان شب « سیب زمینی » و « قارچ » ...
ـ همان شب « آشکاری هویت
طرد شده » ! ـ
...مهری خانم و آقا جواد !
# سالگرد پیوند [از نوع آسمانیــ]ــتون ! مبارک #
[ان شاء الله] بزودی شیرینی عروسیتون
و بعد از اون شیرینی قبول شدن « مهری » عزیز ...
( تو رشته مورد علاقه ش ... )
سلام منم تبریک میگم
امید وارم همیشه تو زنگیت اونی که به صلاحته واست پیش بیاد
سلام
از طرف خودم و مهری ممنونم