مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

لالایی :|

من زیر چادر ، کنار بخاری 

مامانم زیر لحاف ، محمد مهدی زیر پتو 

بابام زیر پتو ...

فقط لوستر وسط حال روشنه و تنها صدایی که میاد ،

صدای لالایی شبکه پویاست ...

اصا یه وضعی ! 

بقیه م که نیستن ...

۱۳۲وّمین روز ...

سلام

امروز یازدهم آذرماه ،

چهارمین ماهگرد ازدواجمونه

و به عبارتی ۱۳۲مین روز محرمیتمون ...

شاید براتون جالب باشه اگه بگم ...

توی این مدت چهار ماهه ،

من و همسرم [ با ارفاق !! ] فقط ۲۹ روز در کنار هم وقت گذروندیم !

.

.

.

التماس دعا برای عاقبت بخیری :))

گزارش وضعیت

کنار بخاری هال نشستم ...

عروض و عربی رو خوندم ؛ ولی واسه مسابقه آماده نیستم

با این وجود هیچ بهانه ای نمیارم ؛ چون همه میشن « دلیل تراشی » ...

کافی بود از همون دی ماه _ بجای پرداختن به قیل و قالا و درگیر کردن ذهنیاتم به چیزایی که نباید ... _ از مقدار کم شروع می کردم و امروز هم ثمره تلاشمو برداشت می کردم [ و اصلا شرمنده نمی شدم ؛ هرچند وظیفه م نبود ... ]


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


مامان و بابا چمدونشونو بستن

تکتم وقت خداحافظی بهم گفت : « در نبودشون میتونی تغییر کنی »

چرا اینجوری گفت ؟

... نمیدونم