ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
تازه از مدرسه اومده بودم که امیر علی ـ برادر دوازده ساله م ـ گفت : « قدم از 149 شده 150 » ... ( ! )
یهو ذهنم رفت سمت اندازه گیری قد خودم ! ــ بله با استفاده از اطلاعات از قبل بدست اومده !
گفتم : « بدو بیا کنار من وایستا ببینم چقدر ازت بلند ترم ! »
کنارم وایستاد ؛
دیدم نمیشه تخمینی به نتیجه ای رسید ...
بهش گفتم بره خط کششو بیاره تا رسول ـ برادر بزرگم ـ این کارو برامون بکنه
و رسول اومد و قد ما رو اندازه گرفت ...
من فقط 15 سانت از امیرعلی بلند تر بودم و امیرعلی 148 بود
ینی 163 سانت !
با این وجود با معیار قرار دادن کاشی های چهل سانتی دیوار آشپزخونه هم دوباره قدامونو اندازه گرفتیم
به نظرتون با وزن بین 50 تا 60 ... 164 خوبه ؟ ( این عدد معلول شب بیداریای طول عمرمه ! )
رسولم با اینکه به 180 نرسید راضی به نظر می رسید
.
.
.
مدتی بود اشتباهی بجای « دوارف » بهش می گفتم « اسمارف » !
حتی جلوی دوستش محمد !
الان بی تعارف بهش میگم کوتوله ! D:
ناراحت نمیشه ...
.
.
.
ببینم مگه قد خودت چنده که می خندی ؟!