ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
تفریح رفتن جز علایق خانوادگی ما بوده و هست !
دو ساله این علاقه و همراه شدن با خانواده درست می افته تو ایام امتحانات و یک روز قبل تر امتحان مسیله دار من !!
پارسال روز قبل امتحان فلسفه و منطق نوبت دوم نهایی سر از یه تفرجگاه محبوب در آوردیم :\
و من به دلیل اینکه چند روز قبل خانواده رو همراهی نکرده بودم ، تو حضیض گیر کرده نباید مقاومت می کردم !
از شما چه پنهون که یازده شب رسیدیم خونه ! ماشینمون خراب شده بود ... ( حالا هی شما بگین خوش شانسی D: )
شبش فقط دو ساعت خوابیدم و دو فصل از فلسفه م موند ...
هر چی اشتباه داشتم یا کم نوشته بودم مال فلسفه بود ...
۱۷.۵ شدم ( -_- )
و امروز باز تاریخ تکرار شد ...
فردا امتحان علوم اجتماعی دارم ...
و امروز رفته بودیم تفریح
می تونستم نرم ولی احساس کردم « برام لازمه »
همه کتابامم با خودم بردم و خب یکم ادبیاتم تونستم بخونم
مناسبت تفریح رفتنمونم « هفته معلم » بود !!! :|
ما میزبان بودیم و معاون پدرم و زن و بچه ش مهمان ...
تیپم منهای جورابای مشکی ریونم تماما قهوه ای نسبتا تیره بود
کفشام اسپورت قرمز ... D;
روسریم قهوه ای روشن طرح دار بود با مدل لبنانی
طبق علایق همیشگیم رفتار کردم
از این بابت راضی ام
_______________________________________
قهوه ای بهترین رنگیه که بهم میاد ولی گرایش خودم بیشتر به طرف رنگای تیره ست
از بابام پرسیدم : « رنگ روشن بیشتر بهم میاد یا تیره ؟ »
جواب داد : « روشن »
وقتی از عکس العملم مطمین شد اضافه کرد : « نارنجی بیشتر بهت میاد ... نارنجی و آبی »
کسی جزییات انشای من محور سوم راهنماییمو یادش میاد ؟ « !
« بیشتر لباس هایم نارنجی است و بهترین رنگی که به من می آید ، آبی ... »
اون موقع چقدر از خودم شناخت داشتم D: