ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
اینم یه عکس نه چندان با کیفیت از پیش دستی بنده ، سر شام ...
دیگه فکر کنم نیازی به معرفی نباشه !
( ببخشید اگه چینی نذاشتم !!! )
سلام ...
به هیچ وجه دوست ندارم روز جمعه مهمون داشته باشیم ؛ علی الخصوص جمعه ای که روز بعدش سخت ترین امتحان سال چهارم - یعنی علوم اجتماعی - انتظارمو می کشه ...
ولی خب جای شکرش باقیه که قبلا در این مورد اطلاع رسانی کرده بودم ...
و این شد که زحمت شستن ظرفا از روی دوش ما ساقط ،و به روی دوش مهمانان دختر منتقل شد
تا بلکه تلافی هفته پیشمان شود ! :|
آخه هفته پیش با اینکه بیشتر مهمون بودم همه ظرفا رو داوطلبی شستم « تا منت حاتم طایی رو نکشیده باشم »
هیچ کسم هیچ تعارفی نزد :|
البته غیر از مادر بزرگم * ؛ که علاوه بر دلسوزی های صادقانه و اصرار برای کمک ، وقتی جوابمو شنید گفت : « یه ذره نون خوردی و این همه زحمت کشیدی ! »
( منظورشون من بودما )
.
.
.
ویرایش پست هم باشد برای بعد ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* همسر دوم پدر بزرگم
( مادر بزرگ اصلی بنده به دلیل بیماری ، سال ها پیش فوت شدن )
« ویرایش شد »