مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

مکنونات مکتوب

» بین خودمون بمونه ! «

خطاب به خودم ؛ خطاب به خودت ... ( و مابکَ داءٌ ... )

این متن یکی از تمرینای کتاب عربیمونه که وقتی به ترجمه ش گوش دادم محتواش به دلم نشست

( خصوصا بخاطر موقعیتی که توش بودم )

شاید «  تو » هم جزء مخاطبینش باشی ...



یا أیّها الشّاکی ! و مابکَ داءٌ ... کیفَ تغدو إذا غَدوتَ علیلا ؟

ای شکوه گر که دردی نداری ، چگونه باشی وقتی که دردمند شوی ؟


هو عِبءٌ علی الحیاة ثقیلٌ ... مَن یَظُنُّ الحیاةَ عبئاً ثقیلاً.

او (خود) بار سنگینی بر زندگی است کسی که زندگی را بار سنگین پندارد.


والذی نَفسه بّغیر جمالٍ ... لا یری فی الوجود شیئاً جمیلاً.

و کسی که خودش زیبا نیست ، چیز زیبایی در زندگی نمی بیند .


فَتمتّع بالصّبحِ مادمتش فیه ... لاتَخف أن یَزولَ حتّی یَزولاً.

پس از صبح بهره مند شو تا در آن هستی ، نترس که از دست برود تا برود .(تا صبح هست، از آن بهره مند شو)


أدرکَت کُنهها طیور الرّوابی ... فَمِنَ العارِ أن تَظَلّش جهولاً.

پرندگان دشت و تپه ها سرچشمه آن را یافته اند پس ننگ است که تو نادان بمانی .


تَتَغَنّی والصَقرُ قَد مَلَکش الجوَّ ...  عَلیها والصائدونَ السبیلا.

(آنان) نغمه سرایی می کنند در حالی که بازشکاری فضا را بر آنها صاحب شده است و شکارچیان راه را .


یا أیُّها الشّاکی ! وما بِک داءٌ ... کُن جمیلاً تَرش الوجودَ جمیلا.

ای شکوه گر که دردی نداری ، زیبا باش تا زندگی را زیبا ببینی .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد