-
هِلپ !
سهشنبه 15 تیرماه سال 1395 18:37
بچه ها به نظرتون استون میتونه رنگ روغنو پاک کنه ؟ امروز مجبور شدم رنگ روی تخت خوابمو با بنزین پاک کنم هم دستامو برید هم لابلای ناخنا و خطوط انگشتمو رنگی کرد حالا با استون پاک میشه یا نه ؟ لطفا زودتر پیشنهاد بدین تا مغازه ها نبسته برم بگیرم _____________________________________ پ ن : http://www.kanoon.ir/Article/16580...
-
یه گوشی دارم شاه نداره ! D:
سهشنبه 15 تیرماه سال 1395 18:21
وقتی هشدار میده اگه تا سی ثانیه شارژ م نکنی خاموش میشم ، ری استارتش میکنیم شارژش میشه ۱۰۰% و کارم میکنه !! . . . شرمنده مال مامانمه ؛ قصد فروشم نداره ! _____________________________________________________ گوشی گرون قیمتی که نیم ساعت !! تو ماشین لباس شویی چرخید ! رفته بود تو جیب لباسی که کسی فکرشم نمیکرد !
-
لطفا حسود نباشید ! D; ( انتشار شعری تقدیمی )
سهشنبه 15 تیرماه سال 1395 16:53
ای نجمه خوش خیال زیبا خوش نقش تر از عقیق و دیبا حساس نشو به چرخ ایام خوش باش و همی بگیر از او کام خوش خلقی تو ز عیب بیش است مهر تو بود از آن فزون تر ! این شعر مرا به نیک بنگر فارغ ز پی جدّ و وسواس خیر است و بداهه و پر احساس ! . . . وقتی ازم مشورت خواست و سر مشکلش با هم صحبت کردیم یکمی بخاطر بعضی چیزا خودشو سرزنش کرد...
-
اطلاعیه ) نتیجه نظر سنجی " به مکنونات مکتوب چه نمره ای میدی ؟ "
سهشنبه 15 تیرماه سال 1395 00:29
نتایج نظر سنجی اخیر ، به صورت " قابل رؤیت " تغییر وضعیت داد از همکاریتون ممنونم . . . با توجه به شناختی که نسبت بهتون دارم میتونم ادعا کنم بیشتر رأی دهنده ها و نمره هایی که دادنو به راحتی آب خوردن میتونم شناسایی کنم !! خواستین حدس بزنم فقط کافیه اشاره کنین برای اثبات ادعام فعلا اینو داشته باشین : یه نفر از...
-
از علایق ، ویژگی ها ، اخلاقیات و عادت هام ... (حدس رمز این پست کار سختی نیست ! )
دوشنبه 14 تیرماه سال 1395 23:40
-
آموزش زبان به سبک مدرن ! D: ( = سبک من ! )
دوشنبه 14 تیرماه سال 1395 17:38
بعد از افعال موجود در متن زیر که بنده سلیقه به خرج داده در قالب یه نمایشنامه که موضوعش ممکنه به زودی بین من و بعضی از دوستان!! اتفاق بیفته به رشته تحریر در آوردم ، فعل به صورت مصدری ( همراه to ) استفاده میشه : _ من ازت خواستم ( ask ) به مهمونی فارغ التحصیلیم بیای انتظار داشتم ( expect ) منو تشویق کنی ( encourage ) ؛...
-
از اخبار جدید اینکه ...
دوشنبه 14 تیرماه سال 1395 00:29
1. امروز رنگ آمیزی اتاقا و هال تموم شد و مسئول این تغییرات و منشاشون من و مهمونی فارغ التحصیلیم بودیم 2. امروز بهم کار کامپیوتری با حقوق مناسب پیشنهاد شد 3. نتایج نمونه دولتی و تیزهوشان اعلام شد و امیرعلی و خاله کوچیکه هر دو قبول شدن و ما هم به مناسبت قبولی امیرعلی ـ به حساب خودش ـ بستنی کیلویی خوردیم 4. و خبر چهارم :...
-
التماس دعا برای یکی از دوستان ...
یکشنبه 13 تیرماه سال 1395 19:10
سلام بچه ها متاسفانه یکی از دوستای نزدیکم مبتلا به بیماری کم کاری تیروئید دچار شده لطفا سر سفره های افطارتون براش دعا کنید . . . ( ... ما هم محتاجیم )
-
از شیطنت های دوران دبستانم اینکه …
چهارشنبه 9 تیرماه سال 1395 16:32
چهارم دبستان بودم ؛ یکی از بچه ها که هم میزی و هم محله ایمون بود خیلی سر به سرم گذاشت منم نشوندنش سر جاش ! اونم چه نشوندنی ... !! جوری که به سختی تونست از جاش بلند شه ! . . . ظهر بود ... تازه تعطیل شده بودیم ؛ داشتیم با هم برمیگشتیم خونه اون موقع تازه کوچه های شهرک ولی عصرو قیر پاشی کرده بودن … از بوستان پردیس _...
-
من و خودم ؛ سر میز _ موقع افطار …
دوشنبه 7 تیرماه سال 1395 20:38
در حال گرم کردن نونایی ام که قبل از این تو فریزر بوده … امروز همه روزه داشتن ؛ _ حتی برادر دوازده ساله م _ به اتفاق همدیگه رفتن افطاری خونه پسر عموم و من مثل آدمای جامعه گریز تنهام موندم . . . تنهایی امروز بی سابقه ست ! تا حالا سر افطار تنها نبودم ثبت خاطراتی این چنینی ، غمـــگینـــه …
-
دیدار با خانم شجاعی( بزودی )
دوشنبه 7 تیرماه سال 1395 19:41
-
زیر چهل !
یکشنبه 6 تیرماه سال 1395 13:39
مگه دستم به اونی که به # مکنونات مکتوب # نمره زیر چهل داده نرسه !! وگرنه ... . . . عصر احتمالا برم نمایشگاه کتاب میتونم به تعویق بندازمش با هم بریم یهو دیدی یک ساعته برگشتیم ( ) * راستی کتابا مال خودمونه ؛ پس تخفیفتون با من *
-
یادگاری های روی دیوار !
پنجشنبه 3 تیرماه سال 1395 17:27
مشغول پاک کردن یادگاری های مربوط به کنکور و روحیات بد و خوبمم که روی دیوار اتاقم نقش بستن ... الکی مثلا قرار بود به زودی روشونو رنگ بگیره … ! . . . _________________________________ و اما بیشتر از بیست ساعته که بیدارم ... مظلوم تر از همیشه ... آروم ولی متحرک ... درست مث زامبی !! اگه کسی یازده روز بیدار بمونه بخوابه...
-
از اخبار جدید اینکه ...
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1395 23:50
۱. فردا شب عقیقه داریم ؛ خیلی مختصر قراره برگزار بشه و بیشتر کسایی که اینجا حاضرن اعضای قرآن دوره پدرن ۲. بعد از سه ماه رفتم سایت شعر نو ، شعر نقد کردم ۳. کتاب دین و زندگیم بالأخره ساعت ده شب به دستم رسید :| ۴. و اینکه ... امشب قرعه کشی مشهد به اسم من افتاد ... . . . خانم هاشمی : دیگه لازم نیست واریز کنید قرعه کشی به...
-
دستاویز عقلانی
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1395 14:54
... « از گناهانم گریزانم ؛ ولی آن ها به دنبالم چه خواهم کرد من آخر ؟ چه خواهد کرد پنهانم ؟! از آن روزی که من رفتم ، به دنبال خطاهایم چه رخ داده ست بر من ؟ ــ بر من مفلوک ــ که هر آیینه می ترسم ؟ ... نادانم ؟ نمی دانم ! ولی ای کاش قادر بود من را نیز بخشاید ــ نادانی ــ * ولی آیا حاضر بود « دستاویز ، عقلانی » * !؟ » ۸ |...
-
چرا ...
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1395 10:29
. . . چرا همه استرس دارن من بی خیالم ؟ چون من رو دور بر عکسم ... یا اینکه خودمو باختم و تسلیمم ؟ ولی اگه بی خیالم پس چرا هی وزن کم میکنم ... چرا مشکل جسمانی پیدا کردم و چرا دوباره وسواس اومده سراغم ؟ موهام کم پشت شده … وقتی صحبت از جمع بندی و غیره میشه همون قدر که باعث واکنش دفاعی دیگران میشه من نوعی رو هم بی خیال و...
-
نمایشگاه کتاب ...
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1395 09:03
سلام و صبح بخیر ... بچه ها نمایشگاه کتاب زدن میاین با هم بریم ؟ . . . مخاطبان : سعیده ، فرزانه ، فاطمه ، مهری ، فاطیما ... صبحا که هیچی... عصر از پنج تا هفت بازه موقعیت : فرمانداری قدیم ( نزدیک سالن ارشاد می افته )
-
کشتار در جنگل چوب سرخ...
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1395 00:26
. . . مزخرف ترین فیلم ترسناکی که دیدم ... ___________________________________ از دوم دبستان با انیمیشن سرزمین اشباح و فیلمی که نقش اصلیش گرگ نما بود و فوق العاده ترسناک هم بود ! و البته فیلم پر طرفدار شوالیه سیاه ، فیلم ترسناک دیدنو شروع کردم ژانر مورد علاقه م ترسناک سر و ته دار سانسور شده بود فیلمای مورد پسندم...
-
دلم حناق میخواد و گریه های بلند ... ( شاید بعدا رمز گشایی شد )
سهشنبه 1 تیرماه سال 1395 11:53
-
سوتی های فاحش در کانال های تلگرام !
سهشنبه 1 تیرماه سال 1395 10:17
یکی از سوتی هایی که شاهد بودم این بود که یکی از کانالا ، تو تبلیغاتش از یه کانال دو تا تبلیغ گذاشته بود ... اولی در معرفی کانال جوک مورد نظر نوشته بود : « جوک هایی کاملا منطبق بر اخلاقیات و چه و چه ! نیاین از دستتون رفته و از این حرفا ! » و دومی با علامت « ۱۸+ !! » و البته هشدار : « جنبه نداری نیا تو ! » و فاحش تر...
-
کاش یاد بگیرم اعتماد نکنم !
سهشنبه 1 تیرماه سال 1395 07:08
گاج نقره ای دین و زندگیم دست دوست دوستمه ... سه هفته پیش بعد اینکه کار دوستم باهاش تموم شد خودش کتابو آورد خونه مون و اومد تو و پذیرایی و اینام ازم خواست ! ولی درست یک ساعت بعد ، وقت رفتن « دم در » دیدم باز همون کتابو برداشته ببره ! :| گفت دوستم لازم داره و تا آخر همین هفته بهت بر میگردونه ... منم با یه حساب سر انگشتی...
-
... غم دل با تو گویم غار !
دوشنبه 31 خردادماه سال 1395 23:14
بگو آیا مرا دیگر امید رستگاری نیست ؟ صدا نالنده پاسخ داد : « ... اری نیست ؟ » . . . # مهدی اخوان ثالث ___________________________________________ عجب روز پر باری ... شکسته شدن رکورد رد پای بازدید کننده ها ؛ امروز با ۱۴ کامنت …
-
میگم ...
دوشنبه 31 خردادماه سال 1395 00:59
. . . یه وقت راجب شعرایی که میذارم نظر ندینا ! شاید خیلی بد می نویسم ... !؟ لطفا اگه حتی یه درصد از نظرتون بد بود بهم بگین _هر چند ممکنه اون اشکال و ضعف رو زودتر متوجه شده باشم _ شاید ندونید ؛ ولی من به شدت از انتقادصحیح استقبال می کنم مگه اینکه کلا طرفدار شعر و این چیزا نباشید … _ که بعید میدونم ! _...
-
اینم یه گاج دیگه ...
یکشنبه 30 خردادماه سال 1395 09:56
سلام یه ربع پیش کتابخونه بودم خلوت خلوت بود ! سالنای مطالعه خالی و تاریک بودن ... و فقط آقای رضایی و خانم کتابدار پشت سیستم نشسته بودن و داشتن حساب _ کتاب میکردن کفشامو در آوردم رفتم سمت قفسه های کتابای درسی ؛ حقیقتش بخاطر کتاب خاصی نرفته بودم و گذشته از این ، طبق آمار ذهنیت مصنوعی سیستم مربوط ، من فقط مجاز به امانت...
-
خدایا …
شنبه 29 خردادماه سال 1395 00:22
-
از یادگاری های دوستان ( ۳ )
جمعه 28 خردادماه سال 1395 23:02
پشت هر کوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا و در آن باغ کسی می گوید ( می خواند ): که خدا هست دگر غصه چرا … !!! دوست خوبم : "امیدوارم همیشه موفق و مؤید و پیروز و سربلند باشی " امضا_محدثه پنج شنبه ساعت ۳۰ : ۱۰ ۱۳. ۳. ۹۵
-
ژان هوس ؛ مرگ در آتش … (تقدیمی )
جمعه 28 خردادماه سال 1395 10:09
ژان هوس استادی بود در دانشگاه پراگ ، او یک مصلح دینی بود که مردم پراگ را بر ضد آلمان ها و کلیسای کاتولیک بر انگیخت او علیه مال اندوزی کشیشان کاتولیک ، تبلیغ می کرد و می گفت که اراضی کلیسا باید مصادره شود. او پاپ را ضد مسیح خواند و اعتقاد به معصوم بودن پاپ را کفر نامید … مجمع کشیشان عالی رتبه کلیسای کاتولیک ، ژان هوس...
-
ورودی نمونه دولتی …
جمعه 28 خردادماه سال 1395 06:38
دیشب خاله کوچیکه با امیر علی و پسرخاله م مرتضی اومدن خونه مون ؛ خاله عاطفه به محض ورود ، اومد اتاق بنده و نشست رو تخت … گفت فردا آزمون دارم پرسیدم : نمونه ؟ جواب داد : آره _ فرداست ؟! _ آره ؛ پس فکر کردی من چرا اومدم خونه تون ؟! _ واقعا چرا فکر نکردم بخاطر این موضوع اومدی ! رفتم اتاق رسول ؛ امیرعلی و مرتضی ، هنوز...
-
و بالاخره سالگرد ساخت وبلاگ …
جمعه 28 خردادماه سال 1395 04:47
. . . جهان آرمانی من ! # تولدت مبارک ... ________________________________________ سلام ؛ امروز سیصد و شصت و پنجمین روزیه که " مکنونات مکتوب "ساخته شده شاید تا حالا در مورد هدفم از ساخت وبلاگ کنجکاو شده باشین … . . . … شایدم نشده باشین ! ولی من در هرصورت شما رو از دلایل با خبر میکنم اولین هدفم از ساخت مکنونات...
-
دقیقا ۳۶۵ روز پیش ...
پنجشنبه 27 خردادماه سال 1395 22:54
. . . ما آخرین امتحانمون ، جامعه شناسی ، رو دادیم و دقیقا همون روز ، روز اول ماه رمضون اعلام شده بود و روز بعدشم ... اینو بعدا میگم !
-
آمار
پنجشنبه 27 خردادماه سال 1395 07:00
آمار ورودی روزانه از دیگر سایت ها و وبلاگ ها تاریخ تعداد ورودی پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ ۴ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵ ۱۶ سهشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ ۲۵ دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵ ۳۰ یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ ۲ شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ ۵ جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۰
-
باز نشر
پنجشنبه 27 خردادماه سال 1395 01:17
داشتم یادداشتای اولیه وبلاگو میخوندم رسیدم به شعر پایین : بی قراری های من پیدا بود از روی من ؛ تیرگی چهره ام شاهد بر احوالات من ظلمت رخسار من ، از شرم من بس آریا ؛ دشمنان کافرم ـ از زشت سیرت ـ پاریا ... « قاران قوش » . . . این نیمچه شعرو پارسال سر کلاس آقای ر . گفتم ؛ کلاس تاریخ . . . واقعا یاد اون دوران سرخوشی به دور...
-
نگاه کن که غم ، درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود
چهارشنبه 26 خردادماه سال 1395 06:30
. . . چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود ... ____________________________ { نگاه کن } { تمام هستی ام } { خراب } { می شود }
-
میدونی ویژگی مشترک حساسیت ، دلشکستگی و افسردگی چیه ؟
چهارشنبه 26 خردادماه سال 1395 04:46
. . . اینه که تا اشاره کنی # خون دلت آب بشه !
-
این ادبیات خیلی آشناست ! ؛)
چهارشنبه 26 خردادماه سال 1395 04:26
از امشب شروع میکنم یه شروع واقعی صفر نیستم ولی خیلی خیلی عقبم دیگه بسه من میتونم التماس دعا الهی به امید تو ______________________________________________ یکی نوشته بود : ماه دیگه این موقع کنکورو دادیم و راحت شدیم ...
-
کلاس زبان
چهارشنبه 26 خردادماه سال 1395 01:45
سلام من امروز زبان پیشو تموم میکنم تا یکم ( تیر ماه ) بریم کلاس اطلاع رسانیاتونو بکنید منم با بچه هایی که میشناسم تماس میگیرم من با همکلاسیام کاری ندارم قراره فقط به دو نفر بگم
-
کند ذهن …
سهشنبه 25 خردادماه سال 1395 18:22
وقتی ازم پرسید رمز تبلتم چنده یه لحظه رفتم تو فکر که رمزش ۱۲۳ بود یا ۱۲۳۴ ! که دیدم با افتخار و تحسین گفت : زدم !! دیدی از دفعه قبل یادم بودم !؟ با یه نگاه عاقل اندر سفیح بهش گفتم : حالا مگه چی بوده ؟! ۱۲۳۴ ! مکث منم بخاطر این بود که رمز لپتاپ ۱۲۳ و رمز تبلت ۱۲۳۴ _ه وقتی برای دومین بار ازم خواست الگوی گوشی مامانمو...
-
تحت فشار …
سهشنبه 25 خردادماه سال 1395 03:02
-
... دعا نکردم
سهشنبه 25 خردادماه سال 1395 01:25
اگه بگم رفتم حرم واسه خودم و کنکورم دعا نکردم ... سرزنشم نمی کنید ؟ . . .
-
اردیبهشت من چه جور گذشت ؟
دوشنبه 24 خردادماه سال 1395 14:59
-
آمار مختصر مایه افتخار
دوشنبه 24 خردادماه سال 1395 07:29
کل بازدید ۹,۰۰۰ و چهار روز دیگه تولد یک سالگی مکنونات مکتوبه ...
-
حنّا ؛ این اسمو پدرم انتخاب کرد ...
دوشنبه 24 خردادماه سال 1395 03:58
× المعجم : عمومی × حَنَّ : حَنِیناً [ حنّ ]: از فرط خوشى یا اندوه از خود صدا در آورد + تِ القوسُ : کمان صدا کرد + الیه : مشتاق وى شد - حَنَّةً و حناناً علیهِ : با او مهربانى و محبت کرد -حَنّاً هُ : او را از آن کار بازداشت . . . من هنوز نمیدونم معنای دقیقش چیه و ریشه ش کدومه ؛ نمیدونم آیا هم ریشه با حانیه ( : مهربان ،...
-
... نمی گیری سراغ از من ؟
دوشنبه 24 خردادماه سال 1395 01:19
تویی مثمور صبر من ، که آیی وقت گل چیدن تو ای رعنا ، تو ای زیبا ! نمی آیی به سوی من ؟ همی گویم ، همی نالم ز نا مردی این دنیا دمی بشنو ، تویی مقصد ؛ نمی گیری سراغ از من … ؟ . . . سال تحصیلی ۹۳ _______________ بدون مخاطب!!
-
این که با خود می کشم هر سو ، نپنداری تن است ...
جمعه 21 خردادماه سال 1395 20:02
. . . گورِ گردان است و در آن آرزوهای من است آتش سردم که دارم جلوه ها در تیرگی چون غزالان در سیاهی ، دیدگانم روشن است من نه باغم ، غنچه های ناز من تک دانه نیست پهنْ دشتم ، لاله های داغ من صد خرمن است این که چون گل می درم از درد و افشان می کنم پیش اهل دل تن و پیش شما پیراهن است آسمان را من جگرخون کردم از اندوه خویش در...
-
مکالمه من و دختر خاله م ...
جمعه 21 خردادماه سال 1395 19:14
_ خوب برسی بدرسات _ دعا کن تا برسم _ برس تا دعاکنم _نه حرف من نه حرف تو ؛ نه تو دعا کن نه من میرسم !! _ اوکی . . . اسفند ۹۴
-
نگرانی یکی از دوستان ... بخاطر « من »
سهشنبه 18 خردادماه سال 1395 21:40
-
تا همین پریروز ... !!!
سهشنبه 18 خردادماه سال 1395 14:11
. . . فکر میکردم « میکل آنژ » زن بوده رشته مم ادبیاته !! ... چیه مشکلی هست؟!
-
# رمضان مبارک ...
دوشنبه 17 خردادماه سال 1395 22:30
رجب ... Left شعبان ... Online رمضان ... Is typing ! . . . # ماه میهمانی خدا # مبارک _________________________________ یک لحظه تو رفتی به سر بام و بیایی ؛ از دفتر رهبر خبر آمد رمضان است ! _________________________________ خب ... !!! حالا بگین سحری چی دارین !!!
-
درخواست اطلاع رسانی دارم( رمز : سه شماره آخر سیمکارتم )
دوشنبه 17 خردادماه سال 1395 18:24
-
تعارف تیکه پاره نکن !
دوشنبه 17 خردادماه سال 1395 15:41
ممنون من واسه ناهار گفتم مهمونمی ولی اگه میخوای بری خونه واسه قرمه سبزی میذارمش واسه هفته بعد واسه منم غ میارن ولی اگه مشکلت رفع شد و بودی ناهار نیار _ جهت رفع شرمندگیم تعارف تیکه پاره نکن _ . . . فاطمه _ ۵ | ۱۱ | ۹۴